بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه بار بابابزرگم با مامان بزرگم که خدا جفتشونو بیامرزه درگیر میشن بابابزرگم میگه بپوش بریم طلاقت بدم ...
چ مادربزرگه خوبی😂😂😂چرا ما هیچوقت روز تعطیل دعوامون نمیشه😂😂😂
وزن شروع》90 وزن هدف》۶۵...پشت کرده ام ب گذشته...ب روزهایی ک با اندوه شب شدند...دشمن شده ام با آنها ک مرا ن تنها یکبار بلکه هزار بار آزردند رو ب آینده ای نشستم ک هیچکدام از آن آدمها و روزهای ملالت امیز،درونش جایی ندارند.مادربزرگ همیشه میگفت:روی زخم های دلت مرهمی نگذار!صبر کن بسوزند و بفهمند دستی نیست برای مداوایشان آنوقت یاد میگیرند با هر حادثه خراش برندارند...گذشته ام را بی هیچ دوایی رها کرده ام،دشمنانم نیز در مخروبه ترین قسمت مغزم.باید یاد بگیرم برای هر رنجشی پماد امید بخشی نیس؛درد را باید تجربه کرد تا دیگر هر زخمی،روح را ب انزوا نبرد...حالا آدمی شده ام بیگانه با انچه تصور میکنی.هرچقدر میخواهی طعنه بزن و کنایه هایت را در دهانت بچرخان!من تنها آینده ای را میبینم ک نه برای تو جایی هست نه روزهای هدر رفته!مادربزرگ قربان دهانت راست میگفتی:مرهم همیشه دوای درد نیس،گاهی باید بی اهمیت بود درد خودش از خانه میرود...!
منم تاپیکاشو دیدم همشو خوندم شرایط سختی داره... تاپیک قبلیش واسه 29 بهمن بود که نوشته بود فردا دادگاه دارم دیروز هم طلاق گرفته ....اون تاپیک هم که شما میگی حتما چون درشرف جدایی بوده نوشته طلاق گرفتم که بقیه بهش گیر ندن ...
دختر ناز اگه پیاممو میخونی از ته دل امیدوارم از این به بعد خوشبخت زندگی کنی
اي باباشايددرشُرُفه جدايي بوده نخاسته الان ذهنتونوخراب كنه كه بگيدتوكه هنوزكامل جدانشدي حق نداري اينكاروبكنيو...خودش ازجداشدنش مطمئن بوده بعددوست شده بوده،،الانم اگه واقعاراست گفته باشه واينجوري ضدحال زديدبهشوحالشوبدكرده باشيدمطمئن باشيدزمين گرده يه روزم سرخودتون مياد،،ازتوضيحش كه گفت ديروزجداشده منظورش اين بوده امروزكه رسيده شهرشون خيالش كه ازبابت همه چيزراحت شده خوشحال بوده