امشب شوهرم به مادر شوهرم گفت بهم ۲۰۰ تومن پول بده واسه تعویض پلاک ماشین دستم خالیه مادرش گفت ندارم من خرم اومدم طرف مادرشوهرمو بگیرم سرم قاطی کرد گفت تو حرف نزن همچین زد صورتم دوتا چشمام باد کرده
الانم برد مادرش اینا رو برسونه لباساشم پوشید رفت شبم نمیاد فک کنم
حالم داره از این زندگی بهم میخوره شوهرم واسه این ک به خواسته هاش برسه هرکاری میکنه و از رو همه حتی مادرشم رد میشه فقط دلم میخواد جدا شم خیلی سعی میکنم عصبی نشه ولی اون وحشی تر از این حرفاست