شوهر من از نظر جنسی خیلی فعاله ولی من نه ....

مدیر استارتر

عضویت: 1387/09/11

تعداد پست: 55

بچه ها ادم وقتی مشکل کسایی مثل ری را و....میخونه مغزش سوت میکشه
برام یه سوال پیش اومده
خواهشان خواهرانه یا برادرانه راهنماییم کنید

شوهر من از نظر جنسی خیلی فعاله ولی من نه
تا جایی که اگه بتونه هر روز و هرشب دوست داره این کار رو انجام بده
ولی من اگه امروز پروژه داشتیم دیگه دوست ندارم تا 2 روز اصلا این کار رو بکنم

میترسم کم کم بره به سمتی که بتونه خودشو تخلیه کنه البته ادم متدینی است
یعنی رابطه جنسی این قدر برای مردها مهمه!!

الان من باید چی کار کنم کسی میتونه یه راه حل بهم پیشنهاد بده

1388/05/12

12:09

5 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

الینا233

عضویت: 1389/03/14

تعداد پست: 831

به نظر من ریشه ی همه ی مشکلات جنسی مسائل روحی و روانی و استرس و این جور چیزاست.
من اوایل ازدواج هیچ مشکلی با این قضیه نداشتم خیلی هم روزای خوبی داشتیم و بهمون خوش می گذشت
ولی الان 2 ماه یه دفعه به نظرم بد نیست.
هیچ علاقه ای به این رابطه ندارم، البته من و شوهرم هیچ مشکلی با هم نداریم و خیلی همدیگه رو دوست داریم،
مشکل اینجاست که من آدم زودرنجی هستم و خیلی غصه می خورم و اعصاب خودمو خرد می کنم.

1389/04/16

14:19

5 نفر لایک کرده اند ...

سالومه39

عضویت: 1388/09/14

تعداد پست: 3010

ناز بانو خانوم در مورد تفکرات فمینیستی اشتباه می کنید
این حرفتونم واقعا اشتباهه:
"اگه یک نگاهی به خانومهای به اصطلاح متفکر فمینیست بیاندازیم می بینیم اکثرا دارای مشکلات روحی روانی خاصی بوده اند "
از این طرز فکرتون واقعا متعجب شدم
اینقدر هم خانوم به اصطلاح با تفکر فمینیستی یا فعال در این زمینه می شناسم که زندگی خانوادگی بسیار خوبی دارند و از همسر و بچه هاشونم لذت می برند که چنین فکری نکنم
ممکنه چنین زنی با افراد داری تفکرات قالبی مشکل پیدا کنه ( که باید با شرمندگی بگم تعداد همجنسهای با اینطرز فکر از مردهای این مدلی بیشتر هم هست) اما نه با همسرشون
اونم وقتی که همسرشونو با عقل انتخاب کرده اند اونم از نوع مردی که یاد گرفته به همه احترام بذاره و رابطه شو با زنش بر اساس تفکر صحیح بسازه
تو همین تاپیک می خواهید چقدر زن مثال بزنم که از مشکلاتشون می نالند و از نوع " صاف و ساده" هم هستند و از فمینیسم چیزی تو زندگیشون نیست؟
حرفتون اصلا صحیح نبود
بنده هم یه زن با تفکرات فمینیستی هستم. اون وقتی هم که علاقمند شدم به این مقوله یه دختر به تمام معنا خوشبخت بودم مشکلی هم نداشتم اما دوست داشتم بیشتر بدونم و بخونم و بفهمم و یاد بگیرم الان هم شکر خدا یه زن خوشبخت هستم و کمتر دیدم کسی از جنبه های زنانه زندگیش مثل بارداری و غیره به اندازه من لذت ببره
فکر کنم شما در مورد فمینیسم حرفهایی رو باور کرده اید که مثل نقل و نبات و مثل برچسب به هر ایسمی می چسبونن

زندگی زیباست ای زیبا پسند ....

1389/04/16

15:07

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

پري31215

عضویت: 1388/09/08

تعداد پست: 452

به نظر من داشتن عشق و علاقه کافی به همسر و آرامش روحی و جسمی به طور مستقیم در رابطه جنسی دخالت دارند.من خودم تا قبل از اینکه بچه دار بشم مشکلی در رابطه جنسی نداشتم هر شب هم رابطه داشتیم و خیلی هم دوست داشتم ولی از بعد از تولد بچم به خاطر خستگی زیاد هم کار بیرون از منزل و هم کار خونه و هم بچه داری واقعا هیچ تمایلی به این کار ندارم هر شب دعا میکنم شوهرم زودتر از من خوابش ببره که کاری به من نداشته باشه و من هم زود بخوابم.خودم هم خیلی از این موضوع ناراحتم میترسم یواش یواش شوهرم سرد بشه.

1389/05/06

13:21

1 نفر لایک کرده اند ...

آرزو472

عضویت: 1389/03/25

تعداد پست: 77

پری جون میدونم چی میگی ولی باید تمام سعیتو بکنب تا شوشو سرد نشه میدونم سخته ولی این کار از دستمون برمیاد هنر ما همینه که باید تمام جنبه های زندگی رو با هم پیش ببریم

1389/05/06

14:02

1 نفر لایک کرده اند ...

گل_یاس65

عضویت: 1388/10/23

تعداد پست: 1007

من نمیدونم امید به خدا جون میای یا نه

ولی شاید نظرم به درد کسانیکه مشکلشون مشابه شماست بخوره

اولا اینکه ی آقا گرم مزاجه خب این طبیعیه اصولا آقایون گرمتر و شدید تر عمل می کنند

واما وظیفه شما: این نیست که با لحن نامناسب اونو از خودت دور کنی بلکه باید بامحبت به نیازشون پاسخ داده بشه تا خاطره خوبی از شما داشته باشند و این خودش مقدمه ای باشه برای محبتهایی که از نوع و رنگ دیگه ای هستند

شایسته نیست برای همسری که داره برای خانوادش زحمت میکشه و کار میکنه حقشو با تندی و بی حرمتی کف دستش بگذاریم شاید برای همسر شما قدر دانی از اون این جور هست که باید در اون موارد خوب و زیبا و با محبت رفتار کنیدووو...

شما میتونید با محبت به همسرتون در ی فرصت مناسب ( نه دقیقا اون موقع) از مضرات زیاده روی و افراطش بگید و توضیح بدید که در طولانی مدت سلامتو به این دلیل .... تهدید می کنه
اینطور دلسوزی شما براش ثابت میشه

و از طرفی می تونی غذاهایی که طبع گرم دارن پیاز هویح و فلفل سیاه وووو .. استفاده کنی تا شما هم بهت سخت نگذره
موفق باشید خانومی

1389/05/06

17:26

1 نفر لایک کرده اند ...

گل_یاس65

عضویت: 1388/10/23

تعداد پست: 1007

باور کن خانومی اگه به خودت برسی رزیم غذایی مناسب باشه و در طی روز خودتو سر کارهایی که خیلی اهمیت ندارن مشغول نکنی و خسته نشی در مجموع اینها میتونی رضایتی که حق شماست رو کسب کنی

این خیلی معذرت میخوام وابستگی جنسی وابستگی عاطفی هم به ارمغان داره
پس با آرامش و با درایت عمل کن و به دنبال اینکه ایراد بگیری یا مخالفت کنی نباش
به حقوق همسرت با دل و جون مایه بگذار تا اونهم به حقوق تو احترام بگذاره و بی منت عمل کنه

1389/05/06

17:34

0 نفر لایک کرده اند ...

گل_یاس65

عضویت: 1388/10/23

تعداد پست: 1007

نظر من از آخر صفحه 3 شروع شده

1389/05/06

18:25

0 نفر لایک کرده اند ...

گل_یاس65

عضویت: 1388/10/23

تعداد پست: 1007

در ضمن خانوما اگه بعضی این مشکلو دارن و در کنارش وقت ندارن و کارهای روزمره اجازه نمیده میتونید اگر براتون مقدوره از ماشین ظرفشویی استفاده کنید تا وقت کمتری رو صرف ظرف شستن کرده باشید

یا چیزهای رفاهی دیگه که امکانش هست تا زمان و انرزی خود را سر این مسایل از دست ندهید و به وظایف خود بهتر برسید
امیدوارم بدردتون خورده باشه

1389/05/06

18:31

0 نفر لایک کرده اند ...

سحر_مامان_امیر

عضویت: 1389/04/31

تعداد پست: 2065

بچه ها بخصوص بعد زایمان ادم احساس بی میلی زیاد بهش دست میده ولی من هرموقع زیاد به خودم رسیدم یعنی مثلا ارایش کردم و لباسای خواب میپوشم انگار یه ذره تجدید میشم و روحیم بهتر میشه

هر آنچه نیاز دارم پیشاپیش در درون من هست.

1389/05/07

14:32

1 نفر لایک کرده اند ...

شیوا349

عضویت: 1389/01/27

تعداد پست: 223

دوستان یه چیز واستون تعریف کنم
شوشوی من 1 ساله مبتلا به کبد چرب شده و شکمش باد کرده و از وزن 72 کیلو که باهم ازدواج کردیم شده 90 کیلو
1 هفته پیش بیماریش عود کرد و میتونم بگم تنها چیزی که نجاتمون داد لطف خدا بود ولی این وسط با ارامش برخورد کردن من و خواهش از اون برای باهم بودن و عشق بازی با شوهرم زندش کرد.انگار اتفاقی نیوفتاده.ارایش میکردم.لباسای باز باز پوشیدم.به خودمو بچم رسیدم و براورده کردن نیازهای جنسی زندش کرد

1389/05/07

16:01

5 نفر لایک کرده اند ...