سلام ۱۴روزع ک زایمان کردم زایمان خیلی خوبی داشتم ولی پسرم از روز اول زردی گرفت و کولیک کلا تو بیمارستان بستری بود و ی روزم استراحت نداشتم ب عنوان زن زائو کلا بخدا سرپا بودم حتی ی ساعت هم استراحت نکردم از لحاظ روخی خیلی ریختم بهم و خونواده شوهرم هرشب میومدن خونمون و ی ذره ارامش نداشتم
گفتم باشه شماجشن بگیرین خونه خودتون من مهمونامو کنسل کردم اخه مادرشوهرم دکوراسبونو عوض کرده پدرشوهرمم گفت نه بایر بیان سیسمونی رو ببینن گفتم مگه مامانمم بخاطر مردم خریده گفم الان جای از دل در اوردنتونو گفت اون بزرگتره هرجور بخواد میتونه باهات بحرفه گفتم شرمنده احترام هرکس دست خودشه من ایتجور ادمی نیستم ک اجازه بدم کسی بهم توهین کنه جشنم بگیرین من نمیام
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
من اگه مادر شوهرم یه روزی بهم فحش بده باهاش کلا قطع رابطه می کنم. حتی اگه تو خیابونم ببینمش رکمو می ...
مادر شوهر منم یبار بهم فحش داد شوهرم یکماه باهاش حرف نزد حتی میومد خونمون محلش نمیذاشت از موقع به بعد از گل کمتر نمیتونه بگه به من
پسر یعنی یه اتاق پر از اسلحه و توپ و ماشین اسباب بازی پسر یعنی دوچرخه سواری بدون ترس پسر یعنی یه کمد کفش و کلاه و لباس اسپرت پسر یعنی کراوات و پاپیون کت کوچیک مردونه پسر یعنی بوی مردانگی در حین کودکی پسر یعنی یه نمونه کپی شده سایز کوچیک از عشقت پسر یعنی تکیه گاه مادر پسر یعنی امید آینده پدر پسر یعنی ولی عهد خونه من و بابایی عااااااااشقتیم شاهزاده کوچولوی من
اره خونمونم نزدیک بیمارستان هست کمش دو روز یبار یه سرم دارم خخخ شوهرم گفته یه سیلی داره بچه خیلی اذ ...
عیب نداره تاپنج ماهگیه فقط،،،، تموم میشه ،،،،ایشالاسلامتیدنن،آلاسان گوجاواااگوزل نی نی وی،،
لذت دنیاداشتن کسی است که دوست داشتنش حواسی برای آدم نمیگذارد،،،،، یه گل پسردارم شاه نداره،،الانم یه دخترمیخوام لطفاهرکی به امضام نگاکردیه صلوات برای دختردارشدنم بفرسته شایدخدایکی ازاین صلواتاروشنید،،،،،،،،،،،،مرسی
بنظرم احترامشون میگرفتی بهتر بود،من دقیق شما رو میفهمم چون خانواده شوهرم 12سال با من مشکل دعوا جرو بحث هر چی که فکرشو بکنی داشتن ومن فقط احترام ویه موقعهایی از خودم دفاع کردم،مادرشوهرم بارها اعتراف کرده که من احترامشو نگه داشتم حتی گاهی میگه دخترمم نمیتونست اینجوری احترامم نگه داره،خانواده شوهر میدونن مامیتونیم جوابشون راحت بدیم هرکسی میتونه راحت جواب بده ولی هر کسی نمیتونه احترام نگه داره وخودشو کنترل کنه،مطمئن باش اگه جواب ندیم نمیگه بی زبونه شما خیلی محترمانه میتونستی از خودت دفاع کنی.
آره پدر شوهرم باهام دعوا کرد ک چرا بچه لاغره.در صورتی ک دخترم ۳۵۰۰ وزن داشت موقع تولد.از اون طرف مامانم هر روز ۱ چیز میگفت.۱ روز میگفت بچت عقب افتادست.۱ روز میگفت فلجه.بابام میگفت کر و لاله.بچم هنوز ۱۰ روزش نشده بود هر روز ۱ انگی بهش میزدن.دخترم الان ۱۵ ماهشه.کاملا سالم و باهوشه.خدا رو شکر.ولی یاد اون روزها میفتم داغون میشم.
پدر و مادر همسرشون باید حد و حدود خودشون رو بدونن .احترام بزارن تا احترام ببینن. یعنی شما مادر شوهرت ...
اين برميگرده به مرد اگه همسر ادم اجازه دخالت به كسي نده پدرومادر هم دخالت نميكنن اما معلومه همسر ايشون به همه اجازه دخالت ميدن چون خودشون بلد نيستن زندگي رو اداره كنن و سپردن دست همسر حاضرجوابشون