2737
2734
عنوان

عروس شدن من

25061 بازدید | 139 پست

روزی ک اومدن خاستگاریم مادرشوهرم ب مامانم گف ما ک دخترتو واسه پسرم میگیریم شما هم بیاین نوه منو برا پسرتون بگیرین 

مامانم گف ن حاج خانوم شاید قسمت بشه دخترمونو عروستون کنیم شاید نشه ولی ما برای پسرمون جای دیگه ای رو در نظر گرفتیم این گذشت و ما عقد کردیم من مثل یک برره ک هیچ از ازدواج نمیدونست ی دختر ۱۸ ساله ساده وضع مالی خانواده پدری متوسط رو ب بالا تک دختر خانواده ک هر وقت چیزی اراده میکردم فراهم بود افتادم تو ی خانواده ک ۵ تا پسر داشتن و دوتا خاهر و مادری ک سالهاس همسرش فوت شده!!!!  وضع مالی ب شدت پایین در حدی ک دفه اولی ک رفتم خونشون ی جوریم شد ک من اینجا چیکار میکنم !!!!! اینجا چرا اینطوریه ؟؟؟؟ با اینکه از قبل برادرم امادم کرده بود « میری اونجا آبجی جان ن اینکه لباس خوبی تنت کنی ها؟؟؟؟ ی وقت غذایی ک نخاستی جلوت گذاشتن نگی نمیخورم ها؟؟؟؟ ی وقت از خونه زندگی ما جلوشون جوری حرف نزنی ک دل کسی بشکنه ها؟؟؟؟ خودتو پایین بگیر ابجیه خودم  سخاوت داشته باش تو جوری رفتار کن باهات احساس راحتی کنن» اینا آویزه گوشم شد وقتی رفتم خونشون متوجه شدم یک خاهرش ۳ بار ازدواج کرده و طلاق گرفته و الان با ی مرد سن زیاد ازدواج کرده ک بچه هاشو نگه داری میکنه و خیلی هم اعصابش داغونه  خاهر دیگه هم با یک وضع مالی خراب و یک بچه مریض و یک دختر دم بخت دانشجو(همون دختری ک مادرشوهرم پیشنهاد داد) و یک برادر افسرده  مادری فوق العاده بددهن دعوا گر ک حتی مرد های بزرگ هم یارایه مقابله با اون رو ندارن !!!!! 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2740

سه تا برادر دیگ داشت ک هرکدوم زندگی خودشون رو داشتن !!!! من با همه این ها ب شدت مهربون رفتار میکردم !!!!! از بچه ۲سالع بگیر تا خوده مادرشون ک گاهی با من بد رفتاری میکرد !!! چند روز بعد عقد اومدن خونمون و گفتن ما وضعیتی ک بخایم جشن بگیریم رو نداریم ولی مامانم برا اینکه ارزو ب دل من نمونه ی جشن خیلی بزرگ و خوب گرفت و اونها باید ی دست خرید برای من انجام میدادن  روزی ک خاستیم برای خرید بریم چون شهرستان هستیم و من تابحال از شهر خودمون هیچ وقت خرید نکرده بودم گفتم بریم ی شهر بزرگ ک مرکز خرید های بهتری داره و نزدیک شهر خودمونم هست خرید کنیم چشمتون روز بد نببیییییینه 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز