بیاین صادقانه به هم کمک کنیم.
همه ما گاهی اوقات خسته ایم.حوصله نداریم.افسرده ایم یا به دلیلی از همسرمون رنجیدیم. احساس شکست و سر خوردگی می کنیم.و یا هر عامل دیگه ای که به شدت آزارمون داده.یا اینکه والدین سختگیری داشتیمو حالا ندانسته الگو برداری می کنیم.یا ایده آل گرا هستیم و انتظار داریم بچه ها مون مقید باشن به همه خواسته هامون و بیش از سنشون ازشون انتظار داریم.
دلایل زیادی برای اینکه ما ناخواسته و ناآگاهانه در یک لحظه دچار خشم بشیم و کوچولوی نازمون رو که عاشقش هستیم ناراحت و سرخورده کنیم.سرش داد بزنیم و بگیم دیگه خسته شدم و یا رو دستش بزنیم و یا گاهی هم در عین اینکه می دونیم به ما نیاز داره طردش کنیم و با عجله به کارهای عقب مونده خودمون برسیم تا بتونیم به نیازهای ؟؟؟ دیگران رسیدگی کنیم.از جمله همسرمون تا اون هم دلخور نشه.
هزاران هزار بار پیش میاد و ما بدون اینکه متوجه باشیم و خواسته باشیم با این گلهای خوشبوی زندگیمون تندی می کنیم. نمی گم ما مامانا حق نداریم خسته باشیم.حق نداریم عصبانی بشیم و یا .....
می خوام بگم اگه خسته بودیم و کسی هم نبود به ما در نگه داری جوجه هامون کمک کنه
اگه کمبود خواب داشته باشیم و....
چطور خودمون رو کنترل کنیم تا "بهتر "باشیم؟
خواهش می کنم بیاین به هم کمک کنیم و از تجربیات هم استفاده کنیم.چون هر تحقیر توهین و یا تنبیه بدنی در آینده کوچولوهامون تاثیر می ذاره.
اگه عصبانی هستیم با هم حرف بزنیم.اگه بچه ها کاری کردن که مستحق تنبیه هستن از هم مشورت بگیریم.
بیاین به هم کمک کنیم .احساسمون رو با هم در میون بذاریم .تا بتونیم با کمک هم دلایل نهفته ای رو که ما رو به سمت همچین رفتارهایی سوق می ده پیدا کنیم .معمولا همه سعی میکنیم راجع به لحظات خوشمون با بچه صحبت کنیم.بیاین کمی هم راجع به لحظه های تلخمون حرف بزنیم.راهنمای هم باشیم.بجای فقط "ردیف کردن اصول روانشناسی " از تجربیات هم استفاده کنیم تا بهترین بشیم.