زوج تالاسمی مینور

سه سال و نیمه که ازدواج کردیم, ببین میدونی ماقبل عقد دارو مصرف کردیم هیچکدوم خوب نشدیم رفتیم متخصص نشون دادیم گفت باید ژنتیک بدین ماهم ولش کردیم گفتیم هرموقع خواستیم بچه دار شیم ژنتیک میدیم, حالا من رفتم چند ماه پیش دکتر, بهمون اهن داد مصرف کردیم الکتروفورز دادیم متخصص گفت تو خوب شدی ژنتیک نمیخوادولی همسرت همچنان مشکوکه ک مهم نیس دیگه, حالا پس الکتروفورز بنظرت دقیقه؟ من نرم ژنتیک بدم؟ 

من واسه اینکه متخصص اولیه ک رفتیم توی دلمو خالی کرد استرس دارم هنوز یعنی تو این سه سال من همش استرس داشتم, حالا هم ک این یکی متخصصه گفت مشکلی نداری فکر میکنم این اشتباه کرده, شما چیکار کردی نامزد کردی؟ 

انشاالله ک هرچی خیره واستون پیش بیاد

سلام عزیزم منو شوهرمم با رضایت نامه ازدواج کردیم چون هر دو تالاسمی مینور هستیم اما بعد از ازمایش پی ان دی مشخص شد که همسرم الفا و من بتا هستم . الان سه ساله ازدواج کردیم و من تو یکسال سه تا سقط داشتم دیروز رفتم مشاور ژنتیک ازمایش داد دعا کنید مشکلی نباشه

بتا تالاسمی یک اختلال خونی بوده که تولید هموگلوبین را کاهش می دهد. هموگلوبین یک پروتئین حاوی آهن در سلول های قرمز خونی بوده که اکسیژن را در سرتاسر بدن حمل می کند.

برای اطلاعات بیشتر راجع به بتاتالاسمی روی لینک زیر کلیک کنید

بتاتالاسمی

چیکار کردی الهام ازدواج کردی؟

منم مینور هستم عشقمم که خیلی دوسش دارم اومد خواستگاریم و همین دیشب گفت که قبلا ازمایش داده و اونم مینوره هنوز ازمایش ندادیم ولی من قبلا که داده بودم برا عمل بینیم میدونستم که مینورم اما نوعشو نمیدونیم قراره پیگیرش شیم و کلی نذر و نیاز کردیم اصلا از این ترس ندارم که بچم مینور باشه چون خودمو خواهرام مینوریم و هیچ مشکلی نداریم خیلیم خووبو سالمو پرانرژیم و بچه ها خواهرام حتی مینور هم نیستن سالمن الانم علم پیشرفت کرده دختر خالمم هم خودش هم شوهرش مینورن الان بچشون سالمه خیلیم هم نازه اینو میدونم الفا و بتا ازدواجشون هیچ مشکلی نداره اما الفا با الفا یا بتا با بتارو نمیدونم انشالله که درست بشه همه چی و مجوز ازدواج بدن  

عزیزدلم من و شوهرم هر دو تا بتاییم یه سقط هفت هفته و یه 17 هفته که ماژور بود خودم تنبلی تخمدان دارم بزور حامله میشم ببین اگه ازدواج کنین وقتی حامله شدی همون اول که بی بی رو دیدی نمیدونی خوشحالی کنی یا گریه نمیدونی دل ببندی یا نه برات میمونه یا نه من شدید ویار داشتم سختیشو بجون خریدم گفتم خدایا فقط سالم باشه وقتی جواب اومد که ناسالمه برای اینکه خانوادم بیشتر از این ناراحت نشن جوری نشون میدادم که ناراحت نیستم مامانم همش گریه میکرد رفتیم پزشک قانونی برای نامه سختتتت بود خیلی هم سخت ولی خودم انتخاب کردم بعدشم سقط دردش بماند اونجا حتی نمیتونستم جیغ بزنم چون حق نداشتم چون دانسته اینکارو کرده بودم فقط تو تختم میپیچدم از درد بعد از ریکاوری همه بچه بغلشون بود من پسرمو دادم تحویل شوهرم بره خاکش کنه دردناکه دردناک بعد از بیمارستان تا هشت ماه خیلی سخته ااخخخ اگه تو اون زمان یکی تو خانوادتون حامله باشهه 

من الان تحت مشاوره ام به خاطر وسواس فکری 

ولی بودن که سه تا بچشون همزمان سالم میشه یا دو تا پشت هم ماژور 

من خودم اگه برگردم به اون زمان ازدواج نمیکنم الان ارزومه که یه بارداری عادی داشته باشم بدون ازمایش و استرس جواب ازمایش

الان میگی سقط راحته من تجربش کردم عذاب وجدان بعدش دیگه بماند دارم برات با گریه مینوسم لحظه لحظه اش جلو چشممه 

یه وقتاااایی اینقد دلم براش تنگ میشه

من و شوهرم‌دو نوعیم‌الفا و بتا و گفتن‌هیچ‌مشکلی نیست بچمم خدارو شکر سالمه

عزيزم اگه انقد همو دوس دارين بيخيال بچه بشين 

من همسرم بتا هستش 

دوستش داشتم بدون بچه قبولش كردم 

اگه خيلي هم دلتون خواست يه بچه به سر پرستي بگيرين 

به جاي اين كه يه بچه ناسالم دنيا بيارين 

مادر پدر يه بچه سالم بشين و به اون زندگي بدين 

حسش خيلي قشنگتره قبل از عقد هم هردو بنويسين امضا كنيد