بخاطر اینکه با یه بچه ی ۱۵ ماهه نمیرسم به همه کارام برسم و گفتم فردا کارگر بیاد برا تمیز کاریه خونه!!!
قبل بدنیا اومدن دخترم به همه کارام میرسیدم
خونه همیشه جارو دستمال کشیده و مرتب غذا سر موقع آماده خودمم مرتب ولی خدا سر شاهده نمیرسم
۱۵ ماهه تو عذابم،خونه رو مرتب میکنم بچه نمیزاره غذام میمونه به غذا میرسم خونه میمونه بچه میمونه شوهرم خونه ...
افسردگی گرفتم
شب و روز منت مادرمو میکشم بیا تو بشین پیش بچه من به کارام برسم طفلی خسته شده والله از بس اومدهرفته
آخر سر گفتم به کارگر بگم بیاد کارش خوب بود بگم هفته ای ۱ بار بیاد تمیزکاری اون وقتو بزارم برا غذا و خودم و بچه و شوهرم تا وقتی بتونم بزارمش مهد بگم نیاد دیگه خودم بکنم همه کارامو
شب بهش گفتم میگه به کسی نگی ها کارگر میاری خونه بهمون میخندن میگن از پس یه کاره خونه برنمیای بعدم رفت خوابید
نمیدونم کارم درست بوده یا نه ولی بخدا قسم من تنبل نیستم😭