2733
2734
عنوان

ماجرای بارداری عجیب من

| مشاهده متن کامل بحث + 28152 بازدید | 137 پست

خدا نگذره از سونو گرافی نیلو مثلا دکتر مهتاب قربانی که سوادش به هیج دردی نمیخوره و فقط ادعا داره و ادای ادمای باشعور در میاره ولی هیچی نمیفهمه و با بی سوادی و نادانیش باعث بدبختی زندگی مردم میشه،به هر کسی هم برسم میگم که چه دکتر بی سواد و بی نزاکتی است

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

باسلام.من هم میخوام ماجرای بارداریمو براتون بگم

من یکسال بعد ازدواج باردار شدم(.لازمه بگم خودم پرستار هستم ودر دو بیمارستان خصوصی کار می کردم.) وبا اولین اقدام جهت بارداری باردار شدم.خیلی خوشحال بودم.در سوتوگرافی ۱۳ هفتگی متوجه فیبروم رحمی شدم که سایزش ۱۵ سانت بود به همکارای زایشگاه نشون دادم و گفتن خطرناکه .سریع برو متخصص زنان...

همون روز به یه متخصص زنانی که جهت ویزیت بیماران اومده بود نشان دادم تا دید گفت باید فیبرمتو برداری .بچت چون کوچیکه سقط میشه.گفتم .نه نمیخوام سقط کنم. .اگه برای بچم مشکلی پیش نمیاد میخوام بارداریمو حفظ کنم.که دکتر گفت واسه بچه که نه ولی واسه خودت چرا. 

گفتم چه مشکلی؟

دکتر گفت :درد. وبا پیشرفت بارداری دردات بیشتر هم میشه.

گفتم اشکال نداره تحمل میکنم. چشمتون روز بد نبینه.از دو هفته بعد دردهای خفیفی سراغم میامد که قابل تحمل بود ولی همانطور که دکتر گفته بود با پیشرفت هفته به هفته بارداری دردام بیشتر میشد.که با بزرگ شدن  فیبرومم همراه بود. و هر دوهفته پیش دکتر میرفتم.و اوایل شیاف مسکن استفاده میکردم ولی مصرفم زیاد شده بود ودکترم قطع کرد و ۱۰۰تا استامینوفن ساده داد وگفت تا ۴تا فقط در طول روز مجاز به استفاده هستی.ولی اصلا جواب نمیداد .دردام هر روز سراغم میامد گاهی با شدت کمتر و قابل تحملتر وگاهی بسیار شدید...


با این دردا تهوع واستقراغ شدید داشتم چون فیبروم بزرگ و بزرگتر میشد وروی قلب و کلیه ومعده فشار وارد کرده بود و موجب تکرر ادرار وتنگی نفس و استفراغم شد .لازم به ذکره که از همون اوایل بارداری کارم رو در هر دوبیمارستان ول کردم  ورفته بودم خونه مامانم استراحت مطلق..

دردام که شدید میشد و من از شدت درد دادم به هوا میرفت و گریه میکردم.خانوادم منو مینداختند داخل ماشین و به بیمارستان محل کارم میبردند و بستریم میکردن .

هر دوهفته دو سه روزبستری میشدم.

بعضی وقتها هم اجازه بستری نمیدادم و با یه سرم قندی و یه مخدر اکتفا میکردم.و یه روز در میان سرم و آمپولهای تقویتی میزدم.که به شوهرم یاد دادمو اون واسم تزریقاتو انجام میداد.

به خاطر تهوع واستفراع شدید ورنم از ۵۷ کیلو در قبل بارداری به ۴۷ کیلو با ۵ماه بارداری رسید .به قول همکارام  مث تالاسمی ها شده بودم چشمهام از حدقه بیرون زده بود واستخوان گونه هام بیرون زده بود...


عجیباغریبابود

وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ👀.ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ‌ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:😏ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ🤗…ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ.ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎنش ﯾﺦ ﺯﺩ🙃…ﭼﻪ ﺣﻘﯿﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻛﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐـ🚶🏻‍♀️ـﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ!ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ، ﺷﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑﺎﺯ ﻫـﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ.😉 جایگاه شاه و گدا، دارا و ندار قبر اسـت…👩‍🦯تقواست کـه سرنوشت ساز اسـت💌 برای رسیدن بـه “کبریا” باید نه کبر داشت نه ریا💔💔

 در سونو گرافیهای سریال  سایر فیبروم هر روز بزرگ و بزرگتر میشد ولی خوشبختانه بچم سالم گزارش میشد وهمین قوت قلبی بود برای من.

(لازم به ذکره که پزشکم در همون اوایل بارداری و حتی در ویزیتهای بعدی توصیه به سقط بچم و میومکتومی میکرد ولی من به شدت مخالفت میکردم وحتی شوهرم هم نتونست منو مجاب به اینکار کنه.)

استفراغهای من حتی با معده خالی هم ادامه داشت وهیچ قرص ضد تهوع و معده ای با تجویز بهترین متخصصین داخلی هم  چاره ساز نبود...

تا اینکه یه روز غروب از روزهای اردیبهشت ماه...

ایشالا صحیح و سالم به دنیا بیاد و به بهترین نحو ممکن بزرگش کنی 

حالا اسمشو چی میخای بزاری عزیزم؟ 

💋🙏❤️هر کی امضامو میبینه برای سلامتی و آرامش منو عشقم یه صلوات بفرسته🍉 🙏                           ..برای شادی روح شایان هم یه صلوات بفرستين..

وای اسی جون من تمام لحظه هایی که گفتی رو تجربه کردم،بخاطر ریسک بالا سال ۹۶ امینوسنتز شدم ولی متاسفانه به خاطر عفونت امینو دو هفته بعدش جنین پسرم رو از دست دادم ،جواب امینو که اومد دنیا رو سرم خراب شد،بچه سالم بود،منم ندونسته تن به امینو دادم،اگه میدونستم این آزمایشات خطا داره و بخاطر سن و وزن مادر این خطاها پیش میاد اصلا تن به امینو نمیدادم و به خدا توکل میکردم،جنینم رو تو ۱۶هفتگی از دست دادم،آن شاالله بچه ت سالم به دنیا بیاد و اینا تجربه بشه برای اونایی که دچار این مسایل میشن

وای اسی جون من تمام لحظه هایی که گفتی رو تجربه کردم،بخاطر ریسک بالا سال ۹۶ امینوسنتز شدم ولی مت ...

چرا واقعاد ....حالا دکترت بیاد پاسخگو باشه

 با بخشیدن، واقعیت های گذشته عوض نمی شوند زیرا گذشته را نمی توان تغییر داد. ما فقط می توانیم دیگران را ببخشیم تا به آرامش بیشتری برسیم. بخشش به ما اجازه می دهد با گناه، سرزنش و احساس شرم خداحافظی کنیم و به ما یاد می دهد که با دوست داشتن دیگران از شر ترس های گذشته رها شویم

اسی جان عزیز.با هر پستت مو به تنم سیخ شد و بایکی از پستات اشک ریختمممممم😭بلند برا شوهرمم خوندم.امیدوارم که به سلامتی بغلش بگیری ان شاءالله و ممنون میشم برای همه منتظرا دعا کنی🥰

۹۹/۹/۹ قرار بود بی بی چکم مثبت بشه اما خدای رحمان الرحیمم زودتر عافلگیرمون کرد یعنی۹۹/۸/۱۹😍خدایااااا شکرت.ان شاءالله همه منتظرا این طعم را بچشن🥰وقتی رفتم سنوگرافی دکتر گفت دختره نمیدونستم چیکارکنم،یکم خجالت کشیدم از خوشحال بودنم اما از خوشحالی از گوشه چشمم اشک اومد،نمیدونستم به بابایی چه جوری بگم که ما هانا خانوم داریم🌺
چرا واقعاد ....حالا دکترت بیاد پاسخگو باشه

از دوازده هفتگی که گفتند ریسک سندروم داوون بالاست تا وقتی سقط شد نگم چطوری بهم گذشت،همش گریه میکردم،نون رو تو خون م میزدم میخوردم،من تو زندگی خیلی روزهای سختی داشتم ولی اون روزا بدترین روزهای عمرم بودند.خدا قسمت هیچکی نکنه😭

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   aaarammm  |  13 ساعت پیش
توسط   اکبر_۲۰۰۰  |  12 ساعت پیش
توسط   نگاارم  |  12 ساعت پیش