سلام خیلی دلم گرفته گ نمیدونم کجا خودمو خالی کنم..خوشحال میشم ب حرفام گوش بدین و بگین چکار کنم..من با یه پسر اشنا شدم ک قومیتامون باهم خیلی تفاوت داره ، اونا عربن و ما فارس اما این اصلا واسمون مهم نبود و میخواستیم باهم دیگه خوشبخت بشیم.. اون واقعا عاشقم بود منم واقعا عاشقش بودم، تا این که یه خواستگار واسم اومد ک بهترین موردیه ک میتونس اتفاق بیفته، خونوادم گفتن باید قبولش کنی، اما من دوسش نداشتم..تا این که دیدم از اون عشقم یه کارایی سر میزنه مثل سیگار کشیدن و.. زندگیشو داره نابود میکنه، خب میدونست من از این کارا بدم میاد اما ادامه میداد من چند بار بهش گفتم که این کاراشو بزاره کنار اونم میگفت باشه اما بازم ادامه میداد..همش وقتشو با دوستاش میگزروند و کم کم حس کردم دیگه بم حسی نداره.. بهشم میگفتم چرا اینجوری شدی میگفت واسم مشکلاتی پیش اومده که نمیتونم بگم ، منم فکر کردم میخواد یه جوری ردم کنه و دلش نمیاد بهم بگه..تولدم شد و فقط بهم یه تبریک خشک و خالی از پشت تلفن گفت..بهم گفت اوضای خوبی ندارم گولی بعدا واست یه جشن میگیرم اما حدود یه ماه اصلا نگفت بریم بیرون ..منم گفتم فراموشم کرده..هررروز با دوستاش میرفت بیرون و سیگار و قلیون و.. موضوع سیگار و قلیون نیست دوستاش واقعا ادمای ناجورین..منم یه لحظه خر شدم گفتم فایده نداره این مرد زندگی نیست بهتره ب همون خواستگارم بله رو بگم و گفتم، ب عشقم گفتم که این کارو کردم و اون فقط گفت ک نمیدونستم انقد لاشی هستی و..بلاکم کرد ،خدایااا.. بعدش اتیش گرفتم...از جاهایی فهمیدم که این همه مدت که فکر میکردم داره وقتشو الکی با دوستاش و..هدر میده و منو فراموش کرده ، مشکلای بزرگی داشته و داره ک همش فکرس درگیر اونا بوده و من چقد درموردش قضاوت کردن.. و درکنارشون داشته واسم کلی سورپرایز تدارک میدده ک وقتی منو دید خوشحالم کنه.. من زدم همه چیزو خراب کردم، واسه تولدمم چند تا هدیه خریده بود که بده بهم😄💔 الان اون فکر میکنه من لاشی بودم و به خاطر پول رفتم اون یارو رو قبول کردم، دیگم نمیخواد باهام حرف بزنه، از چشمشم افتادم، خواستگارمم که بدجور عاشقمه و اصلا دلم نمیاد بهش بگم نمیخوامش ، ای خدااا چکار کنم واقعااا خودم کردمم که لعنت بر خودم باددد، خواستگارم خیلی پولداره هم خوش قیافس هم بهترین اخلاقو داره هم واقعا عاشقمه ، از همه لحاظ عالیه ، اما عشقم پول نداره و باهاش یه زندگی معمولی نصیبم میشه اما من فقط عشقمو میخوام نه پول نه ماشین نه ..تازه اگرم همه چیز حل بشه خونوادم به هیچ وجه نمیزارن ما باهم ازدواج کنیم چون ک فارس و عرب.. چکار کنم به نظرتون ، نه میخوام زندگی اون کسی ک عاشقمه رو خراب کنم، نه میخوام عشقمو از دست بدم، عشقی که حتی نمیخواد چیزی راجبم بشنوه..الان از اینم اعصابم خورده که خونواده من و خواستگارم دارن همش مارو ب هم نزدیک تر میکنن درصورتی ک من دلم پیش کسی دیگست ، بیچاره این پسره هم همش داره سعی میکنه خوشحالم کنه دارم زندگیشو خراب میکنم ، نمیدونم چکار کنممم، یعنی میشع هم کاری کرد؟
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
خب بمونه هنوز زنش نشدی بری توزندگی و کلی مشکلات جلوروت قراربگیره اگه زنش شدی رفتی بی پول بود نتونست شکمتوسیرکنه میخوای چیکارکنی فکرکردی خانواده ای ک.الان مخالفن اونوموقع ازت حمایت میکنن عمرا ماهم یه روزی عاشق بودیم ولی نشد نمیشه قانون زندگیه قشنگه قسمت اینه ک بهم نرسن اینوگذشتم بهم گفت پس بچه نباش عاقلشو از دیدچیزای دیگه تصمیم بگیز عشقت نداره نمیتونه ازپسش بربیاد بروباکسی ک دوستتداره ن کسی ک دوستش داری کسی ک دوستتداره واست هرکاری میکنه ولی کسی ک دوستش داری فقط باید بخاطرش بگذری