وای دقیقا انگار من رو گفتید. من همیشه توی بیمارستان رفتنا بالای سر مریضای کل فامیل بودم. بعد فکر کنید در طول بارداریم استراحت مطلق بودم و حالم هم خیلی بد بود توی این نه ماه مامانم فقط یه هفته اومدن پیشم. خواهرم بچه‌ی کوچیک داشت طفلک از یه شهر دیگه اونم یه هفته اومد. همین دیگه! کل پرستاری از من شد همین. گاهی سرگیجه‌ی شدید داشتم و نمی‌تونستم حرکت کنم، تا عصر شوهرم بیاد از گرسنگی ضعف میکردم یا از تنهایی و بی همصحبتی خیلی خسته می‌شدم.
آنتی‌بیوتیک خورده متاسفانه ولی حدود یک ماه قبل. الان دو شبه ساعت چهار می‌برمش دستشویی، دیروز اینکار رو کردم صبح خشک بود. ببینم اگر موثره مدتی ادامه م‌ی‌دم. قبلا نصف شبا من رو صدا می‌زد برای دستشویی الان دیگه صدا نمی‌زنه. یه چیزی هم که پیش اومده اینه که توی روز هم مشغول بازی باشه خیلی دیر می‌ره دستشویی و نشتی میده کمی. روزی چندتا شورت براش عوض می‌کنیم. 🤦🏼♀️
عزیزم چه ناراحت شدم برای پسرک‌مون. خیلی سختش میشه. منم بچه بودم خیلی حساسیتای عجیب و غریب داشتم به همه‌چیز. از پوستی و هوایی و غذایی ... خدا رو شکر بالاخره برطرف شدن. از حدود سن دبیرستان رفتم رو به بهبود. الان فقط اگزما مونده که وقتی استرس داشته باشم با خاک یا لوازم آرایشی عود میکنه. در شرایط معمولی اگزما نمی‌زنم. فکر می‌کنم انشالا برای پسرک قشنگ هم با بزرگ شدن برطرف میشه.
در مورد مساله‌ی دوم هممن قبلش رو نخوندم چی شده ولی هرکسی هم باشن به نظرم همسرتون نباید جواب پیام‌های خصوصی رو بدن چون من به نظرم قضیه ساده نمیاد. چه لزومی داره خودشون رو توی این موقعیت قرار بدن. ببینید من اصلا دیدم بسته نیست. همسرم اکثر زیردستاش خانم هستن و اتفاقا خانم‌های زیبا و شیک و خوش‌صحبت و اجتماعی و به روزی هم هستن. من و همسرم توی یه شرکت کار می‌کنیم. همسرم هم اصلا آدم دگمی نیست و رفتارش با خانم و آقا زیاد فرق نمی‌کنه، ممکنه شوخی هم بکنن با هم یا در مورد مسایل زندگیشون باهم صحبت کنن. ولی توی محیط عمومی و چندنفری کاری، نه به صورت خصوصی و‌پیام. نظر من اینه که پیام خصوصی یعنی روابط صمیمی‌تر و نزدیک‌تر. یعنی الان اگر همون خانمایی که همسرم تا حدی از مسایل زندگیشون خبر داره شب بی‌ربط و برای درددل به همسرم پیام بدن من اصلا نمی‌تونم اینطور مثل شما فکر کنم در مورد مساله. هر چه قدر هم هر دو آدمای درستی باشن این موقعیت درستی نیست. این نظر منه و چون از کلیت قضیه اطلاع ندارم شاید اشتباه قضاوت می‌کنم. در هر صورت حق دارید ذهنتون به هم بریزه ولی به نظرم جای خودخوری نداره، خیلی رک و راحت نظرتون رو به همسرتون بگید و باهمدیگه یه راه حل پیدا کنید که حالتون اینطور نباشه. دغدغه‌های دوتا بچه به اندازه‌ی کافی زیاد هست، دیگه بهتره بار اضافی روی سیستم نباشه.
بنظر من ساده نگذرید اصلا بیخود میکنه پیام میده ،یعنی کسی تو زندگی اش وجود نداره که ،باهاش دردو دل کنه !!!ببخشید البته همسرتونم نباید جواش و بده ،چون میدونه قصد داره نسبت بهش ،یکبار برای همیشه این موضوع و تموم کنید،که نه نگرانی داشته باشید نه کسی ارامشتونو بهم بزنه ،اصلا شماره شو عوض کنه ،بلاکش کنید ،که نتونه راحت کانکت بشه ،البته قبلشم بهش بگید اصلا پیام نده یا تماس نگیره ،راستش من اطمینان نمیکنم ،راحتم نمیگذرم ،بعد دوتا بچه دارید ،زندگی تون شکل گرفته ،نزارید حتی کوچکترین موضوعی اذیتتون کنه ،شما با مشاور هم صحبت کنید هم حتما بهتون میگن که ساده عبور نکنید .
تولد پسر گلی مبارک 🥰🥰🥰
آخی عزیزم.ان شاءالله که بچه ها همیشه سلامت باشند.بچه داری که سخت هست ،دیگه این مسائل هم سخت ترش میکنه.
در مورد اون خانم ان شاءالله که خدا به راه راست هدایتش کنه و دست از پیام دادن برداره. برای یک زن که همسرش براش مهم هست خدایی سخته که پیام دادن زن دیگه را تحمل کنه.
واسه من که حتی مهم نیست که با کس دیگه هم باشه🤪🤪🤪
ای جونم تولدش هزاران بار مبارک ❤❤❤
