خب خداروشکر خوشحا شدم عزیزم خدابه دله مهربونت نگاه کرد نذاشت بیشتراز این خسته بشی من مو لتی واهن ومیدادم جون فقط روز اول شیاف زدمیع دختری چون تب داشت روز دوم داغ بود ولی تب نبود منم دیگه ندادن هیچی بهش
ممنون دوستان .این طور که فهمیدم ظاهرا اگه تنها ببرمش واسه سر شستن مکافات داشته باشیم. یه بار که حال دلم و حال خودم خوبه باید ببرمش که حوصله داشته باشم.
ببین اگرم بشینی رو چهارپایه و دختری رو مدل شیر دادن تو بغلت بگیری، بعد از زیر سرش، طوری که آب تو صورتش نیاد بشوری، ممکنه بشه. ولی بستگی به رفتار دخترت داره. پسر من قبلاً گاهی اینجوری می‌ذاشت بشورم، ولی الان میگه «ترسید ترسید!» و پا میشه گردن منو محکم بغل میکنه.
دوستان چند روزه دلم یه غذای خوشمزززززه میخواد. امااا نمیدونم چه غذایی🥴🥴🥴🥴
بچها ساتین چرا نیستش
😁
کلا مدتیه این کلمه رو یاد گرفته. مثلا تا دست به مخلوط کن میزنم عمدا یه لحن نگران مظلوم به خودش میگیره میگه ترس... ترسید...
از اون جالبتر اینه که وقتی سر یه چیزی داد میزنه و کوتاه میایم، فوری می‌خنده میگه ترسید!!! اول باورمون نمیشد، فکر میکردیم اتفاقی گفته، بعد که صدبار تکرار شد دیگه دیدیم نه... واقعا به همین منظور میگه فسقلی. خوشحال میشه که مارو ترسونده!!!
