سلام دوستان منو مادرشوهرم ظاهرا با هم مشکلی نداریم ولی هردو شخصیتی داریم که اصلا برای هم قابل تحمل و دوست داشتنی نیستیم . چیزی که هست اینه که چند باری سر بچه ام که بیخود دعواش نیکنه بحثم شده البته خیلی کم بدون اینکه من بی احترامی کره باشم واون کامل جواب منو داده و بعدم گذاشته کف دست شوهرم . شوهرم حدود دو سه هفته پیش بدون هیچ مقدمه ای گفت اگه دیگه به مامانم بی احتامی کنی منم زنگ میزنم مامانت هر چی از دهنم درمیاد میگم . منم لراش توصیح دادم که چی شده و من بی احترامی نکردم در اخر گفت اگه نمیتونی کاراسونا تحمل کنی تنها نرو اونجا
شاید امروز نه اما حتما در آینده همه چیز بهتر میشود . توکلم به خداست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بنده به عنوان یه عضو از جامعه نینی سایتی و جامعه ایران مخالفتمو از ازدواج در سن زیر ۱۸ سال اعلام میکنم و هر جا صحبتی در این مورد باشه ساکت نمیمونم.همونطور که حجاب من که یک مسئله شخصیه از نظر شما به شما و شوشو!هاتونو جامعه و قایق و کشتی و این حرفا مربوط میشه ازدواج شما در سن پایین که تبعات زیادی در جامعه داره ،جدا از دلسوزی به منم مربوط میشه. حداقل در سن قانونی ازدواج کنین! برنگردین به صد سال قبلو قبل ترش!از یک کار اشتباه دفاع و تبلیغ نکنین! مثال نقض نیارین که فلانی خوشبخته فلانی اندازه ۴۰ ساله ها میفهمه.کار اشتباه اشتباهه😕حتی اگه خوشبختم بشید خیلی چیزا رو از دست دادین و خیلی مسوولیت هایی که مناسب سنتون نبوده رو دوشتونه(کپی امضای یک کاربر)جوری که باهات رفتار میکنه خیلی مهمتر از حسیه که بهت داره. سرجدتون وسطای تاپیک خواهرشوهرمادرشوهر،دوتا تاپیک مفیدبزنید!دوتا مطلب فمینیستی بخونید بفهمید حق و حقوقتون چیه!یکم با آناتومی بدنتون آشنابشید،از اتصال مغزوزبونتون مطلع باشیدبعد نظربدید.
منم دیگه تنهایی نرفتم . بعد مادرسوهرم یه زن تنهاست که بچه هاش ازدواج کردن البته دختراش اکثرا خونشونن. شوهر منم اصلا اهل رفت وامد زیاد نیس یهنی به منو بچمم بی توجهی داره وشبام دیر میاد خونه شاید هفته ای یکبار نهایت بره خونه مامانش . حالا من یه ده روزیه نرفتم به نطرتون با این اوصاف فردا برم یه سر بزنم . میدونم اگه برم شوهرم خوشحال میشه ولی تو روابطم با مادرشوهرم هیچ تاثیری نداره جون نیدونه به خاطر خودش نرفتم
شاید امروز نه اما حتما در آینده همه چیز بهتر میشود . توکلم به خداست
روی پرده کعبه این آیه حک شده است:
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ
به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان
و من...
هنوز و تا همیشه به همین یک آیه دلخوشم … ♥
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
اره عزیزم ببین مردا همشون مامان هاشون و خیلی دوست دارن حتی اگه حق با تو ام باشه طرف مامانش و میگیره . و شوهرت واقعا پیشنهاد خیلی خوبی داده تنها نرو .همیشه با شوهرت برو . وقتی ام که میری همش به شوهرت نزدیک باس و قربون صدقه هم برین