خدایا شکرت که منم این روزارو دیدم🙏
نزدیک به دوسال پیش که بدترین اتفاق عمرم افتاد هیچ وقت دیگه فکر نمیکردم که مادر بشم اما شدم😢
روزای خیلی سختی بود
روزی که شوهرم بی بی چک خریدو من باهاش دعوام شدچون مطمئن بودم باردار نیستم و شوهرم و فرستادم تا جواب بی بی و ببینی و خودم زود اومدم بیرون لحظه ای که شوهرم اومد بیرون با اشک گفت رویا مثبت هیچ وقت یادم نمیره همون لحظه شوهرم سجده شکر گذاشت👼
روزی که رفتیم و صدای قلبشو شنیدن بعد افتادم تو خونریزی با خودم گفتم اینم از پیشم رفت و من لایق مادر شدن نیستم 😢اما به لطف خدا پسرم مامانشو سفت چسبیده بود و پیشم موند😍
روزی که رفتم سونو گرافی و گفت که پسره یه صدایی از ته ته دلم میگفت این همون پسرته که بعد از صبوری خدا بهت برگردونده🙏
و من تو اسمونا بودم👼👼👼
پسر قشنگم 👼جگر گوشم. 👼امیدم به زندگی نمیدونم خوشحال باشم که فردا میای بغلم یا بترسم که دارن از وجودم درت میارم😍
بلاخره بعد از این همه سختی رسیدم به تهش 😍😍
انشاالله خدا قسمت تمام منتظرا کنه وتمام باردارا بارشونو به سلامت زمین بزارن🙏🙏🙏
اگه یه ثانیه وقت دارید برای سلامتی پسرم و من یه صلوات بفرستی🙏🙏🙏🙏
فردا اگه لایق باشم برای همتون دعا میکنم😘😘😘😘😘