2737
2734
عنوان

مادرشوهر جان جانان

| مشاهده متن کامل بحث + 682 بازدید | 49 پست
فقط دوس دارم شرمنده بشه چون میدونم عذاب وجدان میگیره ک چرا برا من حتی تبریک نگفته

اصصصصصلا به هیییییچ عنوان چنین کاری نکن..خیلیا هستن پشیمون نمیشن..در عوض پرو میشن و فکر میکنن وظیفته..واقعا اشتباه بزرگی میکنی ..هرررکاری کرد تو هم بکن..تبریک گفت تبریک بگو..فرداش تبریک گفت تو هم فرداش تبریک بگو...پیام داد پیام بده.مثل آینه عمل کن.

همیشه بیش از حد به کسی خوبی نکن و از گوشت خودت نکن بده به طرف بخوره...چون یه روزی اون گرگ میشه و تو بره..  

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

مادر شوهر من نه كادو ميده نه تبريك ميگه 

دقیقا مثل مادر شوهر من.

همیشه بیش از حد به کسی خوبی نکن و از گوشت خودت نکن بده به طرف بخوره...چون یه روزی اون گرگ میشه و تو بره..  
2731
نه عزیزم خواهرشوهر گفت ک مامانم گفته ک تولد پریسارو تبریک گفتی؟

دروغ میگه اونو به خاطر این میگه که تولدش نزدیکه خب مامانش خودش زنگ میزد تبریک میگفت چرا به پریسا سپرده الکی میگه که بعدا به پسرشون بگم خب ما که تبریک گفتیم دیگه نمیگن یه روز بعدش زنگ زدیم

      
2740

من بودم عین‌خودش رفتار میکردم.اینجور مادرشوهرا انقلابشون کجا بودآخه.😒😒

بعدش که یه وقت منقلب نشد اونی که بازم بیشتر حرص میخوره وعصبانی خوداستارتر جونه.نکن جانم نکن.تجربه دارم که میگم.

ناراحت ميشي ؟ من أوائل اره ولي الان عين خيالم نيست    

من اوایل میخواستم خودمو جررررررر بدم..بخدا 2 تا 3 سال طول کشید تا تونستم اینودهضم کنم..رنگ مو هم که میزدم میدید..اما یه مبارک باشه نمیگفت..بعد هروقت خودش رنگ میزد میگفت بگید مبااارک باشه.

همیشه بیش از حد به کسی خوبی نکن و از گوشت خودت نکن بده به طرف بخوره...چون یه روزی اون گرگ میشه و تو بره..  

نه نکن بعضی ها شرمنده که نمیشن بدتر ببخشید پر روتر میشن

بگذار همون بچه هاش براش ببرن.بخدا هر چی خوبی میکنی بدتره .همانهایی که کم محلی میکنن بهتره.از خودم بخاطر اینکه خل هستم متنفرم

میشه لطفا برای حاجتم یه صلوات بفرستی

واسه من یادشونه تبریک میگن کادو هم میدن

ولی پارسال کلی از دستشون دلخور شدم، سر کار بودم شوهرم اومد دنبالم گفت ناهار بریم خونه مامان اینا گفتم باشه، رفتیم دیدم یه پیاله سرامیکی و یه قندون سرامیکی گرفتن برام، گفتم خب چه اشکالی داره حتما نداشتن بهتر بدن

ولی سر تولد جاری آیندم( دوست دختر برادرشوهرم) براش دودست فنجان نعلبکی سر سرویسی که داره جمع میکنه واسه جهیزیش خریدن!!!!! آتیش گرفتما، تازه بدترش اینه که من خر قبلش بهشون پیشنهاد دادم گفتم میخواین یه چیز باهم بگیزیم اون گفتن نه یه چیز در نظر داریم حالا( اون موقع پدرشوهرمم بیکار بود و همینو براش قسطی برداشتن، ولی مثلا من میخواستمذبه فکر جیبشون باشم ای خداااا)

همسرم همین مرا بس که تو باشی کنارم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز