درس خواندن وبارداری و نگهداری از بچه بعد بارداری

خواهرم پزشکی میخونه باردار شد و حتی یه ترم هم عقب ننداخت الان پسرش یه سال و نیمشه

دوست من بود. اما وقتی برای رسیدن به بچه دیگه نداشت. بچه ش این ور اونور بزرگ شد. بالفرض بچه ش سه ساله ش بود  از مامانش میپرسیدی رنگ ها رو یادش دادی بلده؟ میگفت نمیدونم 

اگه كمك داشته باشي يا پرستار ميشه،اما اگه بخواي خودت همه كاراي بچه رو انجام بدي خيلي خيلي سخته

گله که نمیکرد 

مامانم کمکش بود  برای مامانم سخته ولی خودش خداروشکر زیاد اذیت نشد

والله با یه بچه سخته

چه برسه دوقلو

من با بچه ارشد خوندم.فعلا که ببخشین دهنم سرویس شده با پایان نامه اش

اما خیلی سخته

هم درس هم خونه داری هم رسیدگی به خود بچه و درساش

هم رسیدگی به شوهر

نمیدونم شایدم من خیلی سخت میگیرم زندگی رو وگرنه کار نشد نداره

اگه نیرو کمکی داری شاید بشه البته خیلی سخت ولی اگه کسی را نداره ممکن نیست.هم خودت هم بچه هات داغون میشید.من یدونه ۱.۵دارم حسرت یه اماده شدن بدون عجله وکمبود را دارم

البته من کمک مادروخواهر و پدرم رو داشتم و دارم

خیلی کمک حالم بودن و هستن وگرنه بدون اونا نمیتونستم برم درس بخونم بازم

من دارم واس تخصص ميخونم پسرم يك سالشه تمام وقت مامانم نگهش ميداره اول هاي درس خوندنم پرستار داشت ولي واقعا به بچه نميرسيد 

الانم عذاب وجدان دارم ك به بچه م نميرسم اما چاره اي ندارم امسال قبول نشم ديگ فبول نميشم

سلام من ترم 7کارشناسی بچه دار شدم مرخصیم نگرفتم خوندم کارشناسیم تموم شد بعد یسال خوندم و ارشد قبول شدم الان ترم 1ارشدم داره تموم میشه خدابخواد و دخترم 2وسال نیمه س.اگه مادرتون نزدیکتونه و بچه هارو نگه میداره و حسابی کمکتون میکنه و خودتونم سطح علمی بالایی دارین ایشالا میشه تا جاییکه میدونم تو دکترا مصاحبه و مقاله خیلی مهمه ولی من الان که میرم کلاس میام واقعا انرزی کم میارم اگه کمک جدی ندارین خیلی بخودتون سخت نگیرین یه دوسالی صبرکنین چون دوتا بچه واقعا انرزی زیادی میبره و رسیدگی جدی میخواد 

منم گاهی حس عذاب وجدان دارم که وقت برا دخترم کم میذارم

البته منم ترم اخر کارشناسی حامله شدم بعد نخوندم تا وقتی دخترم رفت پیش دبستانی منم رفتم ارشد 

باز حداقل تو سالهایی که بهم نیاز بیشتری داشت کنارش بودم تمام وقت

خودم خیلی چیزا بهش یاد دادم

الانم درسته وقت کم میذارم براش اما خداروشکر خانواده ام کمکم میکنن

خواهرم تو درسهاش بهش میرسه 

حالاهم اخه من شاغل هم هستم..هرچند تو زمینه رشته خودم نیست...وگرنه اگه دنبال کار تو رشته خودم برم که کلا بی وقت میشم برا بچه

عزیزم سخت میگیری چیه من  شوهرم کمکم میکنه مثلا تو این ۴ ماهی که بجه دار شدم یک بار غذا درست نکردم شوهرم از بیرون میگیره میگه تو خسته میشی . مامان دائم به من کمک میکنه تمام اخر هفته ها بچه با مامانم می مونه 

باز من خسته و کلافم !!!!!! اصلا همش خوابم میاد واقعا بچه داری اسون نیست قبول دارم من خیلی سوسول بار اومدم  اما سختیه نوزاد داری رو نمیشه انکار کرد☹

ولی از نظر من وقتی بچه تون کوچیکه بهتون نیاز بیشتر داره 

کم کم بچه مستقل تر بشه راحت تر میشه سپرد به بقیه 

یه نوزاد و بچه زیر پنج شش سال واقعا به حضور فیزیکی مادر بیشتر احتیاج داره

تو مدرسه میبینم بچه هایی که برا نگهداری میارن چقدر حس کمبود دارن 

طفلکیه پسره هست از صبح شش و نیم میارن میذارن تا سه ونیم مامانش بیاد دنبالش بچه مدام پی مادرشه وقتی میبینتش چشماش میدرخشه...خود بچه هم همش دنبال محبته دیگرانه