سلام دوستای خوبم
تا حالا خاطرات خنده دارتون در موقعیت های
مختلف گفتیم اما خیلی موقع ها علی رغم ناراحتی برای از دست دادن عزیزی که داشتیم
یک سری مسایل خنده دار هم مابینش اتفاق میفته
لطفا بدون بی احترامی به همدیگر بیاید تعریف کنید دورهم باشیم
باید تاپیک جالبی باشه
زنداداشم باماسنگین پارسال پدرش فوت کرد وما صورتمونو چنگ زنون رفتیم خونشون باسروصدارفتیم خونشون دیدیم اینا مثل سریالا یه موسیقی ملایم گذاشتن و کوچکترین گریه ای نمیکنن اونجابود که ماابروی داداشمونو بردیم😐😐وتو مراسمای دیگشون مثل خودشون دستکش توری با عینک زدیم و شرکت کردیم😯😯😯
ما با دوستامون رفتیم مجلس ختم پدربزرگ یکی از بچه ها.... حالا هیچکی گریه نمیکرد
یکی از دوستامون با صدای بلند های های شروع کرد گریه کردن😁
انگار نامزدش بوده
ده سال پیش مادر من و یه خانم همزمان باهم فوت شدن😔😔😔
به وصیت مادرم تو همون روستایی که متولد شده بود کنار پدرش دفنش کردیم و اونجا هم واسش مراسم گرفتیم
خانمی که با مادر فوت شده بود اسمش گلابی بود
هردفعه که مداح اسمشو میاورد یه عده میزدن زیر خنده
😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁
پسرعمه م فوت کرده بوده خواهرش نشسته از خوبیای رژیم کانادایی می گفته
یه پسر جوونی فوت کرده بود خواهرش میگفت مادرم انقدر حالش بد بود و قاطی کرده بود تو نراسم ختم یکی بهش گفت خدا پسرتونو بیامرزه. مامانم برگشت گفت‌حدا پسر شما رو بکشه😫
پسر عموم پارسال برق گرفتش و فوت کرد
مادرش خیلی بی قراری میکرد با بدبختی ارومش می کردن تا ساکت میشد همسایشون بهش میگفت مریم خاک تو سرت شد چرا ساکتی زجه بزن!!
پدر عروس عمم فوت شده بود رفته بودیم واسه تسلیت گفتم وقتی رفتم واسه خدافظی عروس عمم بغلم کردو گفت دیدی یتیم شدم دیدی بیکس شدن بابام رفت پشتم خالی شد منم اومدم دلداری بدم گفتم نه عزیزم مامان هست خاهرات هستن بابات هست تنها نیستی کلا یه نگام کرد ولم کرد حتما با خودش گفته چه خول مچنگیه😂😂😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
