2737
2734

من و تواهر وسطیم  خواهر کوچیکمو سر کار گذاشتیم منو و بهش گفتیم تو سر راهی هستی. بنده خدا الان که ۱۸ سالشه هنوز به متمانم میگه مامان تو رو خدا من بچه سره راهی ام 😂😂

از تحمل که گذشتم به تحمل خوردم... 

منم به یکی از بچه‌های مدرسه گفته بودم داداشم از تو خوشش میاد و میخوادت اونم هی خودشوبهم چسبونده بود و باور کرده بود آخرش لو رفتم داداشم شاید ۷.۸ سالش بود😁

کاش همه چیز اونموقع اتفاق بیوفته ک ذوقشو داری...

اره من چنسال پیش یه پسری برام شماره دادبرا دوستی منم همون موقع شمارشو دادم به یکی از همکلاسیام خخخخ واااای بعدا گفته بود بیاببینمت فک میکرد بامن دوس شده خخخخخ


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم به یکی از بچه‌های مدرسه گفته بودم داداشم از تو خوشش میاد و میخوادت اونم هی خودشوبهم چسبونده بود ...

😂😂😂😂 ازش باج میگرفتی 

از تحمل که گذشتم به تحمل خوردم... 
2731
اره من چنسال پیش یه پسری برام شماره دادبرا دوستی منم همون موقع شمارشو دادم به یکی از همکلاسیام خخخخ ...

دقیقا برا دوستمم پیش اومده همین موضوع 😂😂

از تحمل که گذشتم به تحمل خوردم... 

بچه ک بودیم از اینکه ریشه های فرش نامرتب باشه بدم میومد ب داداش کوچیکم میگفتم اگه هر روز مرتبشون کنی من بهت حقوق میدم ..😂😂😂😂 الهی فداش بشم هرروز مرتبش میکرد با اون دستای کوچیکش ولی من مال مردم خور بودم حقوقشو بالا کشیدم 😂😂😂😂😂😂

دلم واسه مادرشوهر جونم تنگ شده 😭😭😭😭                                                          الکی مثلا مادر شوهر منم زن خوبیه 😉😉😉😃😃😃😃     لامصب خودش ب تنهایی ده تا  ترامپ و کیم جونگ اون و روحانیه  😐😐😐😐😐😐😧😧😧😧😧
2738
بعد اینم بگم همون پسره الان شوهرمه ها خخخ

خخخ جریان نفهمید

یه مامان عصبی ولی در این حال مهربون و دل نازک😁دارم تمام سعی خودمو میکنم مشکلاتیو که توزندگیم از سربی تجربگیم به وجود اومدن درست کنم به امیدویاری خدا🙏🌷
اره من چنسال پیش یه پسری برام شماره دادبرا دوستی منم همون موقع شمارشو دادم به یکی از همکلاسیام خخخخ ...

توام با این دوست پسرات😅😅

گرنباشدچیزکی مردم باز زر مفت میزنن مهم نیس😝😝

یه بار دوست دانشگاهیم گفت .سربه سر اون یکی دوستمون بزاریم بگیم ارشد شرکت کردیم.گفت توبگو حرفت روباور میکنه .وقتی راستش روبهش گفتم کفت فکر نمیکردم توهم دروغ بگی .خودم از کار خودم شرمنده شدم.

تازه ترینش همین ی هفته پیش بود 

از خط دیگم ب داییم زنگیدم گفتم اقای فلانی؟صدامو عوض کردم با عشوه میحرفیدم 😃

گف بله و اینا گفتم از بانک ملی مزاحم اوقات شریفتون میشم 😯

شما اینجا حساب داشتین درسته؟گف بله بله 😥

گفتم اوکی اقای امینی شما برنده ی ماشین 206شدین😂 فرصت کردین یسر بیاین بانک درخدمتم 

😉😂😂😂وااای گف چشم چشم حتما مرسی 

ذوق کرده بودااا 

بعده نیم ساعت گفتم ولش کن بزنگمش گناه داره بره ضایع شه 

زنگیدم اینقد خندیدم بهش 😂😂

بعد گف اتفاقا شناختمت 😟😩😩😕😕😕

ضایع شده بود نمیدونس چجور جمعش کنه

👈یکی از آرزوهام اینه که دوربین و آیینهی خونمون به توافق برسن ک من دقیقا چ شکلیم  👉  
چرا باباخخخخ وقتی رفته بودن همدیگرو ببینن فهمیده بود من سرکارش گذاشتم خخخ به دوستم گفته بود برو به ...

وای چه باحال😍

یه مامان عصبی ولی در این حال مهربون و دل نازک😁دارم تمام سعی خودمو میکنم مشکلاتیو که توزندگیم از سربی تجربگیم به وجود اومدن درست کنم به امیدویاری خدا🙏🌷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

عشق

charming851 | 1 دقیقه پیش
2687