عاشقی مستم کرده بود ....هیچی نمیفهمیدم فقط عشقم میخاستم و اون منو نمی خواست ....حتی دلمو شکوند و رفت با یکی دیگه ازدواج کرد ولی باز عاشقش بودم و مریض شدم بخاطرش و تا چند سال حسرت نداشتنش میخوردم
تازه از مستی رها شدم یکی دو ماهه
یاد یکی از خواستگارام افتادم امشب
چقدر دوستم داشت تا عقد پیش رفتیم و حتی با هزاران زحمت نوبت عقد برام تو حرم گرفت خیلی تلاش کر د تا به من برسه .... ولی من چند روز مونده به عقد گفتم نه نمیخوامت و دلشو شکوندم
بعد ۶ ماه هم دل من شکست توسط اون نامرد که من عاشقش بودم رفت با یکی دیگه ازدواج کرد
خدا به من فهموند که دنیا گرده 😔😔