چند وقتیه به خاطر بیکاری همسرم باهاش بحث دارم هر از گاهی به خاطر کارایی که میکنه و اذیتاش باهاش قهر میکردم و کارای خونه رو انجام نمیدادم تا اینکه بالاخره یکیمون کوتاه میومد و تموم میشد.
حالا چند وقتیه شبا بیدار میمونه و روزا میخوابه هر قدر میگم پاشو برو محل کار قبلیت تسویه حساب کن و بعد اون برو دنبال کار جدید که هی دست دست میکرد. شبا خواب منو به هم زده بود دو سه شبی بود کابوس میدیدم تا اینکه باهاش بحثم شد و باز،قهر کردیم اون روز اومد خونه دید غذا نپختم خونه هم ریخت و پاش اومد از جام بلندم کرد گفت برو گم شو تو اتاق نبینمت و فحش داد و با سیلی زد تو صورتم که الانم صورتم درد میکنه و سرمو کوبید به دیوار😔
من اون با ترس و لرز خوابیدم دائم میترسیدم بیاد و بلایی سرم بیاره صبح قبل اینکه بیدار بشه بلند شدم وسایلمو جم کردم و اومدم شهرستان خونه بابام. زنگ زد گفت چرا رفتی و رفتی اونا رو عذاب بدی و منم گفتم ترسیدم ازت اومدم تا تکلیفم مشخص بشه.حالا اس داده که هر وقت تکلیفتو گفتن به منم بگو بمون خونه بابات.
خیلی پررو و وقیح شده نمیدونم چیکار کنم.😞