سلام...ظهرتون بخیر..نمیدونم حوصله خوندن تاپیک قبلی رو دارید یا نه..براتون هم میزارمش هم یه مختصر مینویسم...کمک کنید...
برادر شوهرم با خواهرم دوست بودن..من تازه فهمیدم...ظاهرا واسه ازدواج میخوان..حالا مامانش اینا پاشونو کردن تو یه کفش که خواهرشو نمیخوایم...کلی دعوا...اینا اشتیم..( البته اصلا اصلا به من رو آور نکردن...) همش زنگ به شوشو....مخالفت...دعوااااااا
من امروز با برادر شوشو حرف زدم...اونم میگه یا خواهر شما یا هیچکس....
ولی مامانش اینااا همش دارن پشت خواهرم به دروغ حرف میزنن...و بد میگن....اینا رو به برادرش گفتم ولی میگه هرکی هرچی میگه بگو بیاد به خودم بگه...بهش میگم مامانت اینا میخوان زنگ بزنن به بابام و بگن دخترت خودشو چسبونده به پسر ماااا...میگه نمیگن...من نمیزارم..حرف زیاد میزنن اونااا....
ولی من نگرانم..اگه اونا عصبی بشن هر کاری میکنن...زندگی منم تو خطره..دیگه اعصاب ندارم...از طرفی بهم بر میخوره پشت خانوادم حرف میزنن...
کمککککک
www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=264202&PageNumber=1