من که صبحانه نخوردم میدونستم نمیخواد ناشتا باشم امامحض احتیاط نخوردم
به شوهرم گفت تعجب کرد رسیدیم آزمایشگاه رفت شیر کاکائو باکیک خرید من به زور خوردم ازبس استرس داشتم
کیک دوقلو بود یه قولشو به زور خوردم شوهرم باخیال راحت ماله خودشو خورد بعد اون قل منم خورد