بعضي وقتا حس ميكنم از زندگي خستم دلم ميخواد نفرينش كنم.نميدونم چرا رابطمون حد وسط نداره.گاهي اونقدر باهم صميمي هستيم كه احساس خوشبختي ميكنم گاهي با هم شديد دعوامون ميشه كه دلم ميخواد بكشمش.مثل امروز.هميشه فك ميكنه حق باهاشه اصلا كوتاه نمياد.نميدونم چرا گذاشتم بچه دار بشم.فك ميكنم اگه بخوام جدا بشم نه پس اندازي دارم نه خانواده اي كه پشتم باشن.بچه ها لطفا برا آرامش خودم و زندگيم برام صلوات بفرستين😔خيلي تنهام.امشب اينقد گريه كردم چشمام ورم كرده.