این تاپیک رو کسانی متوجه میشن که دندون هاشون حساسه...خصوصا به سرما...نه که خراب باشه دندوناشونا نه حساسه،حساس،میفهمی؟؟
یه معضلیه برا خودش،کوچیکه،ولی معضله...اینکه هر بار به همه باید توضیح بدی چرا نمیتونی آبِ یَخ، میوه یخ،فالوده یخ،یخمکِ یخ... بخوری... خیلی حسِ ناخوشایندیه
منخنک ترین آبی که در گرمترین ساعات روز و درتشنه ترین حالتِ ممکن میتونم بخورم،آبیه که از ترکیب ۷۰ به ۳۰ ،آب شیر و آب یخچال باشه.... یعنی ۷۰ درصدِ لیوان،آب شیر،۳۰ در صد آب یخچال....باورتون نمیشه؟؟؟؟!!!! چرا آخه....۶۰ به ۴۰ چطور؟؟؟ اونم نه؟؟
نه
نه
اصلا فکرشم نمیکنم،آب با یخ بخورم ووووووویی دندونام داغون میشن، تا مغز سرم قندیل میبنده....اصن یه وضعی....
همچین آدمایی،مثل من،یه معضلی که باهاش روبرو هستن و شماها درک نمیکنید،خوردنِ بستنی قیفیه🍦 اونم بستنی قیفیِ پاستوریزه .... یعنی مثل شکنجه میمونه،خصوصا اگه عجله م داشته باشی،
به شخصه ترجیح میدم،از خیر بستنی خوردن بگذرم ولی بستنی قیفی نخورم
حالا
اگه
گفتین
چرا؟؟؟؟❓❓
وقتی با دندونات نتونی یه تیکه از بستنی بکَنی ،اگ بستنی ت چوبی باشه،به هر بدبختی شده،حتی بدونِ استفاده از دندون،یه تیکهشو جدا میکنی و میخوری ولی بستنی قیفی به هیچ صراطی مستقیم نیست،بدون به کارگیری دندون نمیشه ازش کَند،فقط باید با زبون نوازشش کرد😛...اونم که آدمو زجر کُش میکنه ...لذتی که نداره هیییییچ،کلی هم مایه ی ذلته!!
حالا خدا نکنه یه همچین آدمی، بایه همچین دندونایی،با یه بستنی قیفی، تو جمع خانواده شوهر😕،تو یه موقعیت خاص قرار بگیره😲😲😲
ده نفری،رفته بودیم،بیمارستان عیادت ....یهو یه عزیزِ پهلوان سیرتی ، خوی مردونگی ش گُل کرد و خواست همه رو بستنی مهمون کنه....اونم تو بیمارستان😕 رفت و با بستنی برگشت ولی .....بستنیا قیفی بودن😣😣... ۱۰ دقیقه م بیشتر به اتمام زمان ملاقات نمونده بود...همه با شادی،بستنیاشونو برداشتن،ولی من هرکاری کردم قبول نکردن برندارم،مجبور شدم یکی برداشتم...
۵ دقیقه بعد
وقتی پرستار اومد تذکر بده،که بفرمایید برید بیرون
همه ی عزیزان،داشتن نونِ بستنی شون رو میل میکردن و منِ بینوا
😥
😥
فکرشم میکنم😣اینجوری میشم
😥
😥
با تمام قدرتی که داشتم،سعی میکردم با «زبونم»،بستنی رو سوراخ کنم😛 بلکه به نتیجه ای برسم....لامصب مثل کوووووه استوار بود،منم انگار میخواستم با با قاشق کوهو سوراخ کنم
نمیشد آقا نمیشد که نمیشد....
اینقدر وضعیتم اسفناک بود که جاریمم فهمید😲بهم گفت،حول نکن بابا حالا که هنوز پا نشدیم😕
واااااااایی خدا چرا آخه....این چه امتحان عظیمی بود برای من در نظر گرفتی.....😭😭
خلاصه کلی بااین بستنی دست و پنجه نرم کردم....و آخرش دیدم نمیشه، گفتم به دَرَک....بمیری با این دندونات...
هیچی دیگه غیرتی شدم و یه تیکه از بستنی رو با دندون کَندم.....چشمتون روزِ بد نبینه....مُردم قشششششنگ👻
روحم از بدنم داشت بیرون میرفت، رگه های یخ زدگی و قندیل بستگی، آروم آروم سلولهای خاکستری مغزمرو میشکافت و میرفت جلو.... اوووووف داغون شدم....دیگه همه میخواستن بلند بشن برن،هی نگاهشون به من و بستنی م و زبونم بود😲😲 حتما با خودشون فکر میکردن:چه ابلهیه...یه بستنی بلد نیست بخوره نکبت😥
ناگه....چشممافتاد به جنابِ آقا...
آخ جوووون😆😆 راه حل رو پیدا کردم..
بستنی رو با کمال میل خدمتِ آقا، تسلیم کردم...الکی مثلا تو رژیمم و شوهرم خیلی برام عزززیزززه...حالا اونم اصرااااار که چرااااا....
مطمئنم هییییچ کدوم از اون آدما،اون روز رو یادشون نیست،ولی من به لطف دندونام،یادمه و این یعنی دندونِ حساس،خاطره سازه😐😐
آره دیگه....
شاید باورتون نشه،ولی برای من ، بستنی قیفی همون بستنی لیوانی ِ که لیوانشو میشه خورد!!!آره خب،چون تو خونه باشم بستنی قیفی🍦 رو با قاشق میخورم 🙈🙈😢
اینم یکی از مصائب و مشکلات ، انسانهایی با دندانهای حساس.😁
مطمئنم هیچ وقت اینقدر،عمیق به قضیه دندون و بستنی قیفی فکر نکرده بودید...
نفرمایید
خواهش میکنم قابلی نداشت😚