در مورد مهد شادافرین همین بس ک ب هیچ عنوان توصیه نمیکنم بهتون
اگر میخاین بچتون صدمات روحی شدید ببینه شادافرین ببریدش
متاسفانه برخلاف برخورد خوب زمان ثبت نامشون و اطمینان دادن بابت روشهای برخورد و تربیتیشون. تنها روش قهری رو پیش میگیرن
پسر من شش ماه اونجا بود و من شش ماه تمام فکر میکردم پسرم داره لذت میبره
و از نظر روحی و جسمی محافظت میشه
بعد مدتی رفتارای پرخاشگرانه پیدا کرد مدام بغض داشت وقتی سمتش میرفتیم خودشو جمع میکرد با ترس یا گارد میگرفت
اوایل وقتی ازش سوال میکرد بابت رفتاراش توضیح بده میگفت یکی از بچه ها بمن صدمه میزنه پیگیر شدم دیدم مادرای دیگه هم همین مشکلو دارن با مربیش در میون گزاشتم گفتم پسرم میگه ب خاله میگم میگه اشکال نداره منکر شد مجدد شدیدتر تکرار شد طوریکه زیر چشم پسرم کبود شد تماس گرفتم نامه بقول مسیول مهد"بلند بالا" نوشتم باز هم ترتیب اٺر ندازن و در نهایت جوابشون این بود ک این بچه دو ساله این مهد میاد و نمیتونه هیجاناتشو کنترل کنه و ب بقیه مشت میزنه
مشت و لگد ب سر و صورت و شکم بچه های دیگه اسمش هیجان نیست!
وقتی بعد شش ماه بغض پسرم شکست و گفت چ برخوردهایی باهاش شده اونهم بابت صحبت کردن زمان صرف میان وعده و یا زمان قصه گویی
تصور کنید منِ مادر چ حالی شدم
ی بچه همه وجود مادره
بچه ها فرشته های روی زمینن
بی گناه و معصوم
شیطنتشون از روی انرژی و بچگیه ن خصومت شخصی
بچه ها ذات پاک دارن و راستگو هستن
چطور میشه با این موجودات ب چشم سرمایه صرف نگاه کرد کاملا بی وجدان
چطور ی انسان میتونه انسان باشه وقتی با بچه ها رفتارای سرتاسر قهری داره
فقط تنبیه تحقیر تهدید
بله اینجوری جیک بچه ها درنمیاد و مطیع هستن
ولی خشم نهفته درونشون
صدمات روحی شدیدشون
رو چ میشه کرد
ب چ قیمتی کلاس ی مربی باید ساکت باشه؟
حتی ب قیمت تنبیه بدنی؟
وقتی مهد شادافرین خط قرمزها رو رد میکنه و با وقاحت تمام فقط انکار میکنه
حتی ی عذرخاهی هم نمیکنن
شما بودید بازم گذشت میکردید؟
شکایت ب بهزیستی هم متاسفانه حضور خود بچه نیازه و من نخاستم پسرم بیشتر از این در معرض فشارهای اون دوره قرار نگیره
جالبه وقتی معترض شدیم ( با وجودیکه خود خاله سمیرا اذعان داشت پشت دست پسوم زده چند بار) انکار کردن و طلبکار هم شدن و بعدش پسرم رو هم مربی هم کمک مربی( نمیدونم اون دیگه چرا) پسرم رو بازخاست کردن ک چرا ب پدرت گفتی!
وقتی ی مربی شرایط روحی حضور در کنار بچه ها رو نداره چرا باید همچنان مربی بمونه !
پسرم اومد خونه و گفت دیگه نمیخام برم شاد افرین
شاد افرین شد یه خاطره بد از مهد کودک و مربی و خاله برای پسرم
و یک تجربه تلخ برای من
از پسر باهوش و مودب ب گفته خود مربیش سمیرا و زهره کمک مربیش. تبدیل شد ب پسر عصبی پر از خشم نهفته حاصل از مدام تهدید و تحقیر و تنبیه مربیش
مراقب بچه هامون باشیم در برابر انسانهای بی وجدانی مثل خانم الله پناه
ک فقط پول براشون مهمه نه روح و روان فرشته های مردم
من خیلی تو سهروردی تحقیق کردم میگن مهد آنام تو سهروردی جنوبی خیلی تمیز و خوبه و آموزششم عالیه تازه جابجا شده اومده اونجا کسی خبر داره مهدش چطوره
بهشت کوچک و شکوفه های یاس رو رفتم خیلی افتضاح بودن هم شلوغ بودن هم کثیف
من مدتیه دخترمو می برم مهد مهستان تا حالا راضی ام شهریه ش بالاست اما مدیریتش خیلی خوبه نرسیده به فلکه دوم آموزشش خیلی خوبه اما ساختمونشو دوست ندارم تاریکه
مامانها خانه کودک بوژان تو خ ۱۸۸ غربی( کوچه نیازی) خیلی مهد خوبیه. روشش شناختیه و همه آموزشها در قالب بازی و برگزاری کارگاههای مختلفه. من دخترم رو دو ساله اونجا میبرم و خیلی راضیم. رفتارشون با بچه ها بی نظیره که به نظر من حسن بزرگیه چون خیال من راحته که نازک تر از گل به دخترم نمیگن.
سلام. منم میخوام تجربمو بگم بهتون.
از اونجایی که خیلی دنبال مهد خوب تو نارمک و هفت حوض گشتم و خیلی سرچ کردم چند تا رو کاندید کردم.
اول رفتم مهد کودک عصر کوچولوها چون دیدم تو اینترنت کامنتای خوبی داره. وای فااااااجعه بود واقعا! یعنی به عنوان اولین جایی که رفتم دیدم در حدی بد بود که با بغض اومدم بیرون و تقریبا اصلا منصرف شدم از مهد گذاشتن دخترم.
نمیدونم چجوری سه ستاره بود اما فضا، مربیا، رسیدگی، نور، گرمایش و همه چیز افتضاح بود. اصلا قابل توضیح نیست واسه همین شهریه و مسائل دیگشو توضیح نمیدم دیگه.
بعد رفتم مهد شادزی بالای هفت حوض
فضا خوب بود و کفتن قبل از ظهر برای بازدید باید برم. یه ساختمون کامل و سه طبقه. طبقه بچه های زیر ۴ سال سوم بود. و پله داشت. یه سالن بازی زیر همکف داره و یکی تو حباط و یکی هم داخل همون طبقه خودشون. از لحاظ امکانات خیلی خوب بود. شهریه تقریبا ماهی ۱۳۰۰ برای بچه دو‌ساله بود و برای سنای دیگه فرق داشت. تقریبا ۱۰ تا بچه تو هر کلاس بود با یه مربی. که البته گفتن کمک مربی هم دارن اما من چیزی ندیدم تو چند وقتی که رفتم و اومدم. مربیا جوون بوذن و یه سر مربی داشتن که سنش بیشتر بود و مثل ناظمای قدیم خیلی جدی و یه کمی ترسناک بود. ساعت کارشون از ۷:۳۰ تا ۳:۳۰ بود با ناهار و میان وعده. و نیمه وقت تا ۱۱:۳۰ بدون ناهار هم پذیرش داشتن. هزینه کتاب هم حدا ۸۰ تومن میگرفتن که اصلا چیز خاصی نبود یه سری چیزای پرینت شده که واسه بچه دو ساله اصلا لازم نیست. خلاصه رفتیم تو لیست و دوره جذب شروع شد.
روزای اول که کلا نیم ساعت اونجا بوذیم و دخترم بازی میکرد و میرفتیم. بعد از سه روز گفتن بره تو کلاس و هی میرفت و میومد بیرون و بازم تا یکی دو ساعت با چندتا نق و نوق آروم میشد. ولی مشکل اصلی این بود که مربی خیلی بهش توجه خاصی نمیکرد که جذب شه. فضای کلاسم میز و صندلی نداشت و جالب بود که بچه ها همینجوری آروم پشت میز نشسته بودن و تکون نمیخوردن! چیزی که برای بچه با انرژی دو ساله عجیبه. از روز چهارم به من گفتن باید بری بیرون واحد بشینی که دیگه بچه جذب شه و ما تو لیست کسایی رو داریم که منتظرن نوبت جذبشون شه. من رفتم بیرون و مربی دخترمو بغل کرد و برد تو کلاس و خب طبیعتا زد زیر گریه. بدترین چیز این بود که من داشتم از دوربین توی راهرو میدیدم که بچه داره ضجه میزنه اما اصلا نمیومدن ارومش کنن یا حواسشو پرت کنن و همینجوری سرگردون میچرخید و با ترس نگاه میکرد همه رو. خلاصه یک ساعتی گذشت و احازه ندادن من برم داخل ! گفتن همه بچه ها همینن و عادت میکنه و ... اما انقدر گریه کرد که دیگه بچه های دیگه هم گریشون گرفت و گفتن بیا ببرش باز فردا بیار!
فرداش که بردم براشون توضیح دادم که بچه نیاز داره اول اعتماد کنه و یه نفر جایگزین من شه بعد من برم و اروم باشه. هیچکس بهش توجه خاصی نمیکنه که اروم شه . و با کلی قیافه گرفتن و اینا کفتن باشه بشین داخل! و همچنان ادامه داشت که من باید میرفتم دنبالش میگفتم نرو تو دستشویی و حواسم بود که از در نره بیرون تو پله و .... دیگه بعد از دو ساعت شاکی شدم و گفتم اینجوری که همش من مراقبشم و بازی میکنم و کاراشو میکنم خب معلومه که جذب نمیشه!
باز سر مربی (که همه ماره کلاس ها هست) گفت نه نا یه عمره مارمون اینه و بچه شما اضطراب بیش از حد داره و .... در صورتی که بچه من مستقل ترین بچه ای بود مه تا خالا دیدم. فوقالعاده اجتماعی و اصلا هم وابسته نبود و همه جا با همه خوب بود و حتی یک بار هم تو بغلم نمیومد که غریبی کنه.
خلاصه بازم منو به زور فرستادن بیرون ولی گفتن بشین طبقه پایین که از صدای گریش احساساتی نشی. من رفتم پایین و باز بچه رو به زور بردن که ای کاش هیچوقت قبول نمیکردم. در حدی برای یک ساعت تمام گریه کرد که حتی مدیر مهد از پایین شنید و رفت بالا ببینه چی شده.
اینجوری شد که طاقتم تموم شد و خودمم با گریه رفتم بالا. دخترمو برداشتم بردم خونه. شبش حتی تو خواب هم گریه میکرد معلوم بود خواب بد میبینه. هیچوقتم دیگه برنگشتم. با اینکه بابت یک هفته دوره جذب بدون هیچ خدماتی ازم تقریبا ۳۰۰ هزارتومن گرفتن! ولی بدترین تجربه من تا امروز مادریم این بود. الان سه ماه میگذره و دخترم تازه روحیش خوب شده. تو این مدت حتی خونه مادرم هم نمیمونه و به شدت از دره بسته و اینکه تنها بمونه وحشت زده شده.
نظافت و امکانات و برنامه مهد شادزی شاید خوب باشه، اما از روانشناسی و رفتار با بچه هیچی نمیفهمن! هیچی!
بعدش رفتم مهد نمونه توی مجتمع شاپرک اتوبان رسالت.
یه واحد تقریبا کوچیک که حای بازی زیادی نداره. کلاس دو ساله ها خلوت بود و شهریه از صبح تا ۵ ۱۴۰۰ میشد. مربی های جوون و با انرژی داشت و اونجوری که دیدم دوره جذب رو خیلی همکاری میکردن و حتی یه مربی اومده بود بیرون محل مهد پیش یه بچه که غریبی نکنه. اما فعلا مجبور شدم صرف نظر کنم تا بچه حالتش عادی شه و بعد باز تلاش کنم.
مهد کودک رویای آسمان هم خوب بود در کل بد نبود. تو همین رنج شهریه بود و خوبیش اینه که دوربین آنلاین داره. فقط بالای سه سال رو میگیره که پوشکی نباشن و حرف بزنن. که من در حال از پوشک گرفتن دخترم هستم.
امیدوارم توضیحاتم مفید بوده باشه.
سلام به دوستان من پسرم مهدکودک۴ستاره مه سیما درخیابان بهار تهرانپارس میبرم خیلی راضی هستم مدیرشون خیلی خوش برخورد و فعال هستن ،مربیهاشون مهربون و باتجربه هستن داخل مجتمع مهد باشگاه دارن که ورزشهای حرکتی مهارتیشون توسط تیم کاکرون انجام میشه ،غذاهاشون باکیفیت و ارگانیکه وفضای خیلی شاد داره از نظر بهداشت خیلی تمیزه و به بچه ها خیلی رسیدگی میکنن من واقعا از انتخابم راضی هستم و پسرم هم خیلی مهدشو دوست داره وبا اشتیاق زیاد میرفت والانم خیلییی دلتنگه مهدشه و میگه کی این کرونا تموم میشه و من برم مهد ،به نظر من سمت تهرانپارس جزو بهترین مهدکودکها هستش.
من پسرم پیش۱بودسالانه پرداخت کردیم ولی سال گذشته که کودکستان بودماهانه پرداخت کردیم ماهان۱۴۵۰۰۰۰تومان بود که سالانه ۲۰درصدافزایش قیمت داشت ولی درکل مهد خیلی خوبیه شما تماس بگیرید بهتر راهنماییتون می کنن چون پسرم از۴ سالگی رفت ساعتشم فکرکنم از ۷:۳۰پذیرش دارن تا۳:۳۰بعدازظهر که من پسرم صبحها دیرتر میبردم وشیفت نیمه وقت و تمووم وقت داره که هزینش متفاوته
مامانا لطفا بیایین تجربیاتتون رو اینجا بگید.
دوهفته است منتظر موندم مهد لبخند بهم زنگ بزنه که دخترمو که پیش یک هست رو ببرم ثبتنام کنم اما خب وقتی بهم زنگیدن، دیر رفتم برای ثبتنام،اونام یکی دیگرو ثبتنام کردن😢حالا دنبال یه مهد خیلی خوبم.لطفا راهنمایی کنید.
