یه دختر ۱۳ ساله دانشاموزم بود مادر پدر ش جدا شده بودن مادر دوست پسر داشت و با دوست پسرش زندگی میکرد(از یه سریا هم شنیدم تن فروشی میکرد ) این دختر افسردگی شدید داشت با خودش تیغ و چاقو میاورد حتی به دوستاش گفته بود خودمو میخوام بکشم چون مادرم گفته باید شوهرت بدیم و دیگه وبال گردن من نباشی از دی ماه دیگه مدرسه نیومد هرچی تماس گرفتیم هیچکس جواب نمیداد خلاصه از این ماجرا گذشت هفته پیش یکی از دانش اموزانم میگفت که همون دختر باهاش تماس گرفته و گفته من رو به یه پسر ۳۳ ساله دادن و اومدم توی روستای شهرستانی زندگی میکنم مادرمم با دوست پسرشه همچنان . خیلی دلم گزفت برای مظلومیت این بچه و اینکه کاری از دست من برنیومد فقط امیدوارم خوشبخت شه 😥😥