من کیستم؟ خیلی عجیب است. نا آگاه پا به دنیایی عجیب با قواعدی خاص میگذارم. نمیدانم قبلش کجا بودم... آیا اصلا بودم؟ یا با تولدم در اینجا «هست» شدم. و نمیدانم به کجا می روم.
چشم باز مردم، پدر و مادری دیدم... برادری... خانه ای... غذا... خوراکی... تلویزیون... و ادم های آشنا و نا آشنای دیگر... مدرسه
اصلا اینها برای چیست؟ من کیستم که باید پدر و مادری داشته باشم؟ این فضاهای عجیب در اطرافم چیست ؟ این طبیعت.. این ماده... این بدن... این مدادی که در دست دارم برای چیست؟
ورای این عالم چیست؟ در کهکشانهای دیگر چه خبر است؟ چرا همه چیز دقیق و درست و حساب شده است ؟ چرا زمین از گردش به دور خورشید خسته نمیشود ؟ چرا اشتباه نمیکند؟
چرا من باید باشم؟ چرا پا به این دنیا گذاشتم ؟ کسی از من چیزی میخواهد؟
آیا کسانی اطرافم هستند که نمی بینمشان؟ آیا همه چیز آنطور که در ظاهر نشان میدهد هستند یا باطنی هم دارند؟
اگر من نمی آمدم چه میشد؟