میشه گفت ۱٠ ساله باهاش قهرم شایدم بیشتر
۱٠ ساله چهرشو ندیدم حتی وقتایی که از پیشم رد میشه
نپرسید چیکار کرده چون باید این کارو میکردم
و تو دلم بخشیدمش و الان حس راحتی دارم بعد از بخشش
ولی هیچ وقت قرار نیست صحبت کنم باهاش
گاهی دلم براش میسوزه که انقدر بد بود که خودشم از درون نابود بود
بابای خوب داشتن چجوریه
ینی باهاتون حرف میزنن و دردو دل میکنین