من و همسرم تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم . یه شب خانواده هامونو دعوت کردیم رستوران و بهم معرفی کردیم و گفتیم قراره ازدواج کنیم و نامزد کردیم . حدود دو هفته بعد رفتیم دفتر ازدواج و ازدواجمونو ثبت کردیم . مستاجر خونمونو خالی کرد و وسایلمونو آوردیم ، یه مقداریشم خریدیم . یه شام خانوادگی تو رستوران خوردیم و اومدیم خونمون
تمام
پول عروسی و عقد و جهاز و همه چی رو گذاشتیم تو جیبمون و باهاش زمین خریدیم