سلام ی خواهر شوهرم تک دختره به شدت روی مادر شوهرم تاثیر داره تا حالا خیلی بهم بی احترامی کرده حتی دستمو گرفت از خونه منو شوهرمو انداخت بیرون من جواب کارهاش رو فقط با فاصله گرفتن ازش دادم الان ازدواج کرده من خونه اش نمیرم
خوب کاری میکنی فتنه گرن
با مادرشوهرت پدرشوهرت قطع ارتباط نباش اما با اون خواهر شوهرت چرا
بعد هر وقت میریم خونه مادر شوهرم سر دخترم داد میزنه به من بی محلی میکنه یعنی تحقیرم میکنه منم صبر کردم تا الان حتی ب ی نفر گفته بود خونه دخترم نره خونه منم نیاد
من هم قطع رابطه بودم تقریبا ۶ ساله ولی همسرم پاش شکست اومدن عیادت و رفت و آمد شروع شد البته که فتنه ی اصلی خواهر شوهرام بودن ....صادقانه دوست نداشتم قطع رابطه کنم ولی چون همسرم درست روابط رو مدیریت نمیکرد شرایط روز به روز سخت تر میشد و من مجبور شدم که قطع رابطه کنم اگر همسر آگاهی داشتم یه کاری میکرد که نه سیخ بسوزه نه کباب هرگززززز قطع رابطه نمیکردم
بخدا یا غذای مونده میده یا ماکارونی برای دامادش مرغ قرمه سبزی دو ساله زنگ نزده دعوت مون کنه خودمون میریم از لحظه ای که میرم فقط زیر نظرش دارم که ببینم راضی اونجا رفتیم یا حالش بد عمه شوهرم همه رو شام دعوت کرده چون با دخترش قهر بودم مادر شوهرم به ما نگفت دعوتی بخوام از کاراشون بگم ی کتابه فقط ناراحتم برای همسرم
اخخخخخ حرف دله منه میگم‌کاش مثه خودش بودم خودشون هزارتا حرف دارن برای خانواده شوهرشون بعد یه بار شوهرم توهین کرد ب مادرم منم گفتم مادر خودت درسته ایشون فوت کرده ولی من اون لحظه تو عصبانیت تمام گفتم مادر خودت اگه بدونی چیکارم کرد بعدم رفت ب خواهرش گفت گفت اوه اوه چه غلطا کسی ک و ن نمیکنه ب مادرم چیزی بگه برسه به مرده های خودت گفتم شما هم هر توهینی میکمید برسه ب خودتون دیدم رفتاراتونو با مادرشوهراتون درس اخلاق ندید خواهشا 🙄
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
