یه مسیری تو خیابون سوار این ماشین شخصی ها شدم
یه خیابون رپ میخواستم تا آخر برم
اون مسافر کشه چند تا جا بوق زد برای مردم ولی کسی مستقیم نمیخواست بره
خلاصه تنها مسافرش من شدم
دو سه دقیقه که گذشت شروع کرد با من حرف زدن
که چمیدونم با مامانت زندگی میکنی و نمیدونم سوالات شخصی
همه سوال هاشو جواب دادم ولی سرسنگین و یه کلمه ای که مفهوم دوست ندارم حرف بزنم داشت
تا اینکه گفت با من دوست میشی ؟
جواب ندادم و جدی اخم کردم
باز شروع کرد حرف زدن که همه چی برات میخرم و از این حرفا
من کرایمو همون اول که سوار شدم دادم
یهو وسط راه نگه داشت گفت بیا جلو بشین حرف بزنیم
منم نمیخواستم برم جلو
اگرم میگفتم گمشو و پیاده میشدم پولمو بهم پس نمیداد و منم زورم میومد به یه تاکسی دیگه باز پول بدم
پول داشتمااا ولی خب زورم میومد
فقط جدی گفتم آقا لطفا راه بیفت و جلو نمیام بشینم
گوش نمیکرد
و.....