حالم خیلی بده...تاپیک زدم از حال مامانم نوشتم که بلکه یه چند نفر بیان تجربه ای که از اطرافیانشون دیدن رو بگن یا اطلاعات بدن که هیچ کس نیومد..با چه ذوقی مو به مو نوشتم چیزی از قلم نیفته...من تنهام با مامانم..هیچ کسو ندارم که بشینم دردمو بهشون بگم...کاش فقط تاپیکهای مادرشوهری و طلاقو خیانت و..ویو نخوره...بخدا ماها هم که مشکلمونو میگیم محتاج این فضاییم...لطفا همو رو دریابیم...از گریه چشام تار شده دیگه...ممکنه بگید چه پرتوقع ولی بخدا هرکس یه جمله امیدوارکننده بهم میگه یا راهکار میده با دل و جون دعاش میکنم