2733
2734

هرچی میکشم از ساده بودنه.انقدر مهربونی کردم دلم نیومده نه بگم شده وظیفم و واقعا دارم خودم متوجه این موضوع میشم.همه ازم انتظار دارن.انقد که دلم نیومده وقتی یه کاری میکنن که خوشم نمیاد حداقل لبخند نزنم همش میگم نکنه ناراحت بشن.چیکار باید بکنم؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

غررو زیادی هم خوب نیست

 تو که باشی پیش من خنده به دردا میزنم حتی اون لحظه که از شکنجه ها جون میکَنم تو دلیلِ سبزِ ریشه امی تو خاک این کویرچرا خم شه قامتم، زرد بشه روح و تنم؟که جواب موندنم، اَرّه سر ساق شداگه فردایی باشه من با تو می سازمبرد من وقتیه که به تو می بازم توی این روزای شوم، شده کل آرزومروز آزادی بیاد حبس بشم تو بغلت بین دستات برسم به اوج پروازمبا لبات فاتحه ی هر غمیو می خونم من به آرامش وحشی چشات مدیونمیه پناهنده ی ترسیده ی تنهام اماپشت مرز تن تو تا به ابد می مونم منو از این غم جاودانه آزاد کن

کتاب بخون در این باره 

و اینکه پاش برسه هیچ کدوم اونا مثل تو که نیستن هر جا اذیتی بودی روراست رد کن

در انتظار برف میگویند چیزی که متعلق به تو باشد از کنارت عبور نمیکند..  تصمیم گرفتم بدون نگرانی همه چیو به خدا بسپارم همین..  خدایا سپاسگزارم÷]... میدونین آرزوم این رزوا چیه؟ اینکه یه جرعه آب بخورم. خنده داره نه؟ ولی راست میگم   چون خیلی درد داره،میترسم آب بخورم. یادتون نره چیزی که برای شما خیلی طبیعیه،میتونه آرزوی از تهِ دلِ کس دیگه ای باشه... دیالوگ سریال یکه و تنها    به طور قطع اتک غمگین ترین تراژدیِ قرنِ      لیوای آکرمن>>   من عاشق ادم های معمولی هستم!که بدون توجه به بقیه تمام تمرکزشان خودشان هستند>>      سریال کره ای خواستید بگید معرفی کنم^^
چند سالته؟من تا ۱۸سالگی اینجوری بودم تقریبا بعدش خیلیم عجیب تعغیر کردم

من ۱۸ دلی یکم نمیتونم غرورمو نگهدارم واقعا سخته برام هی میزنن منو من نمیتونم حرف بزنم حتی اعتماد بنفسم ندارم هیچکس پشتم نیس😕

من ۱۸ دلی یکم نمیتونم غرورمو نگهدارم واقعا سخته برام هی میزنن منو من نمیتونم حرف بزنم حتی اعتماد بنف ...

من انقد تو سری خور بودم و خانوادم خوردم کردن کهاعتماد به نفس حرف زدن تو جمعو هم نداشتم .ولی نمیدونم چرا و چحوری شد ولی انگار یهو بزرگ‌شدم هیچکسم پشتم نبود ولی دیگه نزاشتم کسی بام بد حرف بزنه دیگه اون مهربونه که از همه حرف میخوردو هیچ کس به ناراحت شدنش فکر نمیکرد نبودم برا خودم ارزش قائل شدم و این تمام ماجراس باید برای خودت ارزش قائل بشی  

من فکر کنم جهان دیگری هم هست                                                                 خدا بگو جهان دیگری داری🌏🖤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حس ششمییی

kkfati | 4 ثانیه پیش

کی شوھر خوب دارہ

tyuui | 10 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز