من و نامزدم یک سال دوست دوست بودیم بعدشم خاستگاری و اینا انجام شد محرم شدیم خونه خودمون نرفتیم
چند بار خونشون رفتم و موندم شهر مون جداست
بعد من هر سری که رفتم با خودم گفتم اگه بهم دست بزنه چی 😐😐اگه ازم رابطه بخواد چی 😐😐
کلا احساس پشیمونی میکردم از ازدواج 😐😐
بعدشم که کار شو برد تهران و خونه داشت و چند بار رفتم و موندیم بازم این فکرا سراغم اومد 😐😐
واقعا اذیت شدم
نمیدونم چمه 😐😐😐
نمیدونم کی میخام عادی باشم
انقدر استرس میگیرم میترسم ینی حالم بد میشه
باز نسبتا بهتر شدم
ولی خب بازم اینطوریم 🥺