مثلا میگه دامادمون (شوهر دخترش) اصلا باورش نمیشده که ما دخترمون را بهش بدیم و همه بهش میگفتن اینا دخترشونو به تو نمیدن. در صورتی که دخترش هیچ چیزش سرتر از دامادش نیس. اتفاقا دامادش خیلی خوشتیپ تر و قشنگ تره. اینا فقط وضع مالیشون بهتره وگرنه دخترش هیچی نداره. نه تحصیلات، نه سر و زبون و...
یا مثلا هی میگه من واسه جهیزیه دخترم همه را مارک های خارجی دادم...
یا میگه دخترم توی خونه ما که بود هر بار میرفت خرید چند تا مانتو میخرید ولی الان این قدر قانعه
اون دفعه میگفت آنقدر دخترم خواستگار داشت که من کلافه شده بودم. در صورتی که من میدونم فقط دو تا خواستگار داشته که به دومی شوهر کرده
کلا اینکه هی چس کلاس میذاره رفته روی اعصابم. واقعا هدفش چیه از این حرفا؟ انقدر دوست داشتم آدم خاکی ای بود