بچه ها من یکسال و نیمه ازدواج کردم تو یه ساختمون با مادرشوهر هستم مادرشوهرم۷۴سالشه به شدت فضول و دخالت کن و سلطه گری دارم هر دقیقه سرش تو زندگی ماست و من هر دری زدم شوهرم یه خونه جدا بگیره یه نفس راحت بکشم نشده شوهرم یه اخلاقی داره با این سنش از مادرش حساب میبره و محاله مادرش چیزی بگه وشوهرم قبول نکنه و انجام نده مشکل من اینه هر چیزی که مربوط به من یا خودش تو زندگیمونه میشینه به جزییات به مادرش و خانوادش میگه و بعضی هاشم مادرش خودش میفهمه مثلا صبح تا شب تو حیاط چک میکنه کجا میری کجا میای مثلا شوهرم منو میرسونه جایی میپرسه کجا مدیریت مثلا میگه زنم رو میرسونم فلان جا زود زنگ میزنه همه جا رو پخش میکنه بهش میگم نگو قرار نیست هر چی تو زندگیمونه بشینی بگی میگه حالا چی شده چیز مهمی نیست مادرم بدونه یا خانوادم ومبگم زنگ میزنه به همه خبر میده به من میگه خب بگه چی میشه مگه مادرشوهر من از صبح که بلند میشه با گوشی زنگ میزنه به دختراش خبر میده و اونا هم با گوشی پشت سر عروسا غیبت میکنن وبه مادره میگن چیکار بکن و چیکار نکن و مثلا من جاری رو میبینم یا خواهرشوهر از من میپرسه هنوز میری باشگاه یا نه یا کلاس میری هنوز من همین جور شک میشم اینا از کجا میدونن واقعا کلافه شدم نمیدونم چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
منم شوهرم همینه حتی اگه بهش ندی میره به ننه اش میگه
الهم عجل لولیک الفرج💚میشه برای حل مشکلاتم یه صلوات بفرستید💚💚💚شده ازدردبخندی که نبارد چشمت؟؟؟😔من در این خنده ی پرغصه مهارت دارم😔مرادردیست اندردل که گرگویم زبان سوزد 😔وگردم درزنم ترسم که مغز استخوان سوزد😔منجم کوکب بخت مراازبرج بیرون کن😔که من کم طالعم ترسم زآهم آسمان سوزد😔😭