من ۲سالم بودمامانم فوت کردیه سال بعدش بابام ازدواج کرد یعنی ۳۰سال بودبازنش زندگی میکردمنوبزرگ کرده بعضی وقتهااذیت میکردامادرکل خیلی بهترازبعضی مادرهای واقعی بودپارسال به مشکل خوردن دارن جدامیشن باعثش هم زن داداشمو دیروزداداشم بهم گفت میدونستی باباهنوزگاهی میره به دیدنش اینهابقیه روسرکارگذاشتن نه جدامیشن نه به زندگیشون برمیگردن امروزهم بابام بهم زنگ زدگفت فلانی میگه دلم واسه دخترت تنگ شده بهش بگوبیادببینمش گفتم بابایعنی اگه برم ناراحت نمیشی گفت نه چراناراحت بشم بالاخره چندسال برات مادری کرده اماعمه ام میگه حق نداری بری شماکه دیگه نسبتی ندارین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید