من ۱۵ سال ازدواج کردم دوتا بچه دارم از زمان تولد پسر بزرگم همسرم خیانت کرده هر بار با خانمهایی که هم سن پسر این خانمهاست تقریبا هیچوقتم زندگی پر از تنش و سردی نداشتیم ،بار اول که فهمیدم گفت غلط کردم و خونه رو بنام من کرد بار دوم تا طلاق رفتیم ارجاع دادن زوج درمانی گفتن همسرم مبتلا به طرح واره هایی کودکی و استرس باید دارو بخوره جلسات مشاوره رو اومد اما دارو نخورد شرط من حق طلاق بود نداد با فشار مشاورم قبول کردم چون پدر خوبی برای بچه ها ست ،دو سال گذشته من دوباره متوجه تغییرات رفتاری همسرم شدم با این تفاوت که الان خیلی حرفه ای شده اصلا رابطه ی بدی با هم نداریم می خوام بگم این یکسال اخیر با کیفیت ترین سالهای زندگیمون بوده از ریز مکالماتش متوجه رابطه اش شدم اما مدرک دیگه ای تدارم با وکیل برای طلاق مشاوره گرفتم گفت مستندات نداری برای حضانت بچه ها و ...به مشکل می خوری مشاورم میگه چون رابطه ی خودتون خوب و بچه ها شرایط خوبی دارن به روی خودت نیار برمی گرده ..خیلی شکننده و بی نشاط شدم شما که این راه تا آخرش رفتین بگین از تصمیمتون راضی هستید ؟ بچه ها صدمه ندیدن؟ من یقین دارم همسرم هیچوقت تغییر نمی کنه به لحاظ مالی نمی گم هیچ مشکلی تدارم ولی بعد طلاق می تونم روی پای خودم بایستم اما حال بچه ها خیلی برام مهمه ممتون میشم راهنمایی کنید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
چقدر حالم بد شد با دیدن این تاپیک ..امیدم نابود شد..منم مثل شما بودم زندگی خوبی داشتیم یهویی بهم خیانت کرد فهمیدم نتونست زیاد پیش بره به غلط کردن افتاد ..الانم بهش شک دارم ..تازه یه تاپیک زدم کسی نیومد
خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره
فاصله بچه هام خیلی کمه ناخواسته بود از زمان تولد پسرم نماز گذاشت کنار یواش یواش تغییر کرد اما پسرم ۶ سال و دخترم ۴ و نیم سالش بود که بار اول خیانت متوجه شدم الان ۴۵ سالش و متولد خرداد
چقدر حالم بد شد با دیدن این تاپیک ..امیدم نابود شد..منم مثل شما بودم زندگی خوبی داشتیم یهویی بهم خیا ...
حتما برو مشاوره من بارها مشاوره رفتم ۱۵ سال بخاطر زندگیم جنگیدم و الان فهمیدم همین شاید همسر شما تغییر کرد این بیماره ،تنوع طلب نمی دونم شاید همسرشما اینطور نباشه توکلت به خدا باشه