بچها سر یه چیزی با دوس دخترم بحث کردم،بحث سنگین البته شاید براتون مسخره باشه،بچه ها من قبلا بهش گفته بودم که یه دختری تو دانشگاه امار واسه یه کاری داده ولی من چون برا خودمو خودت ارزش قائل بودم جواب رد دادم(این ماله یه ساله پیش بوده،میدونم بچگانه بوده ولی خب)خلاصه سر یه بحثی چن روزه پیش بحث اینطور چیزا اومد،منم گفتم یادته اونو گفتم،گفتم اون لحظع واقعا شیطون رف تو جلدم و بدم نیومد،ولی سر همون ارزشه نرفتم ،یا خدا اینو گفتم قاطی کرد بحث و دعوا،تو چرا گفتی خوشم اومده؟گفتم نگفتم خوشم اومده ،خدا وکیلی من همینطوری گفتم،خلاصه دعوا بالا گرف ،خدا فظی کردیم،پیام داد،من جو بینمون رو دوس ندارم،زنگ نمیزنم تو هم زنگ نزن!منم عصبانی بودم جوابشو ندادم،هموت شبشم استوری گذاشت،سلامت روانتونو ارزون نفروشین،خیلی بهم برخورد ولی نه استوزی گذاشتم نه چیزی،خلاصه بنظرتون ارزش برگشتن به این ادم وجود داره،تقصیر کی بوده،برگرمیگرده؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
منت نذاشتم،تو حرف زدنی گفتم،بازم تاکید میکنم بحث ماله یه سال پیشه،اونموقع زیاد سر از این چیزا در نمیاوردم که چیو بگم نگم،دوما بحث سه روز پیش ما این بود که اون گف خوشت اومده بوددد!!گفتم نه