مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت .
حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت !
‹ خوب می دانم که "تنهایی" مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت! ›
آنقدر می ترسم از بی رحمی پاییز که .
ترس من را روز پایانی شهریور نداشت !
‹ زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت ؛ ›
حال من ، حال گل سرخی ست در چنگ مغول . .
هیچ کس حالی شبیه من به جز "قیصر" نداشت !