دوستان من تو سن ۱۵سالگی بازداشت کردن با دوستم دعوا کرده بودم و سرش خورده بود ب دیوار و رفته بود کما
الان ۲۳سالمه مامانم داشت تعریف میکرد من از قصه داشتم دق میکردم بابای فلان فلان شدت تو نبودی تو اون ۱روز منو ۳بار فرستاد حموم به جای اینکه به فکر جور کردن سند باشه
واقعا ی پدر چجور انقدر میتونه بیخیال باشه ک بچه شو دارن میبرن زندان بجای جور کردن سند دنبال عشق و حال و خالی کردن خودش باشه 😐😐😐