2752
2734

باورتون میشه امروز صبح نزدیک ساعت ۸ بود دختری داشت گریه میکرد بعد من اونجا داشتم قهوه می‌خوردم 

دوستش اومد بغلش کرد معلوم بود از لباس فرم هاشون که همکارن بعد گفت به دوستش بهم خیانت کرد ...

بعد دوستش پرسید کدوم ؟ محمد؟

گفت نه محمد اهل خیانت نیست خیلی خوبه ..

وحید بهم خیانت کرده.

بعد دوستش گفت بهت گفتم از اول وحید خوب نیست...

همین محمد و حامد که باهاشونی خوبن که..


آقا مغز من داره از هم می‌پاشه منو از این وضعیت نجات بدید الان مغزم درگیره 


خیانت ؟؟؟ تو خیانت دیدی دختر ؟؟؟

بعد دوستش می‌پرسه کدوم ؟

بعد میگه ولش کن هنوزم با محمد و حامد هستی که 


جامعه کجا میره؟ آقا ترمز رو بگیرید...به قرآن این دیگه احترام به زندگی و طرز فکر نیست ؟ 

این فا حشگیه ...


این ادعا روشنفکر و روانشناس بودن مردم بیسواد گند زده به جامعه‌ ..بعد همین دختر میاد تو نی نی سایت یا اینستاگرام می‌نویسه گذشته هر آدم به خودش مربوطه.. میاد می‌نویسه من خیانت دیدم.. میاد و...

اون دیکه نباید ناراحت میشد وقتی قبل تر خودش داشت خیانت میکرد 

به نظرم توب این شرایط مجردی و سینگلی خیلی بهتره😌

شب ها که به جای مادرم بیمارستان پیش خواهرم میموندم خیلی اذیت میشدم چون روزها هم دانشگاه میرفتم و نمیتونستم به صورت جایگزین استراحت کنم قطعا اون روزها زشت ترین ورژن خودم رو داشتم و همزمان باید سعی میکردم که خودم رو شاداب نشون بدم تا  به عنوان یک پیشکوست، دردِ بیماری خواهرم رو کوچیک تر نشون بدم یک روز که تازه از بیمارستان برگشته بودم با موهای وز وزی و چشمای گود افتاده بالای سر کتری وایستاده بودم که چشمم به یک هسته ی خرما کنار شعله ی گاز افتاد که حرارت و شعله به طور مستقیم به اون هسته میخورد دیروز هم اون هسته رو موقع درست کردن چای دیده بودم پریروز که موهام کمتر از اون روز وز وزی بود هم همینطور! همچنین موقع شام درست کردن و ناهار گرم کردن هم دیده بودمش به طرزعجیبی استوار بودو صبور!شاید فکر میکرد بالاخره روزی کسی از بین شعله ها برش میداره و توی خاک نرم میزارتش و جوونه میزنه و بالاخره رشد میکنه ((متاسفانه باید بگم اون هسته خود من بود!منی که سالها در فشار وزجر و درد سکوت کردم چون امید داشتم روزی خدایم مرا از میان شعله ها برمیدارد آبی بر رویم میریزد و جوانه زدنم را تماشا میکند غافل از اینکه خدایم سالهاست مرا در میان شعله های آتش در زیر کتری بزرگی رها کرده است)) درحالی که من گمان میکردم او نگهدار و پناه من است ✒️خاطرات یک مینیاتوری

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس

عزیزم چقدر هم دلنازک بود گریه هم میکرد 

به نظرم به غرورش برخورد پسره یکی دیگه رو بهش ترجیح داد دردش جدایی نبود فکر می‌کرد دختر شاه پریونه همه باید براش بمیرن

هم نظر نیستیم درست ولی دشمن همم نیستیم 

✅ کارشناس و مشاور مذهبی و خانواده. طب سنتی هم تا حدی 🟦🟥🟦🟥🟦🟥🟦🟥🟦🟥🟦🟥 🗣️مشاور روابط زناشویی. ⭕فامیلیم محقق نیست کارم تحقیقه⭕ استخاره هم بلدم🕋. برای استخاره تاپیک استخاره مو ببین. تا جایی که بلد باشم و از دستم بر بیاد در خدمتم. 

خندم گرفتتت🤣🤣🤣🤣🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️خدایا

🦋خداجونم دلم میخواد رها بشم تو بغلت،منو دریاب🦋  https://harfeto.timefriend.net/16470262878585 لینک ناشناسههه، هرچی خواستی بهم بگو😃😃
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بی معرفت🎧...🖤

علیs | 38 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز