وقتی در مورد ی پسر ب ی دختر میگین و حتی میگین برو دورادور ببینش،من دختر سن ازدواج خاستگار ندیده نیستم ولی ادم ک هستم هرچ قدم با اعتماد ب نفس ولی بهم برمیخوره
معرفی دو ادم ک تشخیص میدیدم ظاهرا مناسب همن خیلی هم کار خداپسندانه ای هست،ولی دختر و شخصیتش و روح و روانشو با بیشعوریتون نپوکونین بهم
همکاره اومده با اب و تاب و اشتیاق میگه برو دورادور فلانی رو ببین نظرتو بهم بگو ک بریم برا بقیه مراحل
حالا بهش خبر دادم باشه رفتم دیدمش برگشته میگه ببخشید و...باهاش حرفیدم میگه فعلا قصد ازدواج ندارم 😐حالا۳۷سالشم هست ،خب بدرک نداری
من خیلی بهم برخورده
راستش بیشتر ترسیدم،چون هزارمین خاستگارمه تو ۳۱سال سنم ک نمیشه و نمیشه،ب شدت از درون پر فکرو ترسم ک چخبره،چرا نمیشه،هی هربار میگم قسمت نشده ولی مگه نیشه از صدتا خاستگار هی قسمت نشه