2733
2734
عنوان

شوهر من هم بد دله هم عقده ای

| مشاهده متن کامل بحث + 993 بازدید | 61 پست
مسله مهمی بوده ک  تفاهم نرسیدید توش   اون فکر کرده بعد عروسی تو مث خودش میشی و تو ...

مشکل من تنها لباس پوشیدن نیست 

مشکل اینه که تو جشنهای ما انگار پدرشو کشتن 

مشکل اینه که تو تمام جشنا میگه من حالم داره بهم میخوره این چه جشنیه، جشنی که من واست گرفتم کجا و این کجا 

حالا جشنی که رفتیم ۱۰ برابر جشن ما عالی بوده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

خوب اونا رسمشونه ...نمیشه بری به مردم بگی شما چرا همش پوشیده ای شما چرا آرایش نمیکنی ...اینجاس ک میگن تفاوت فرهنگی 

حتمن شما مختلط هست جشناتون که شوهرت بدش میاد

منم عمرن شوهرم نمیراره تو جمع ک آقا حضور داره لباس باز بپوشم..خودمم خوشم نمیاد..ولی جایی ک آقا نباشه کار نداره 


خوب جفتمون به بلوغ ازدواج نرسیدین اون آقا چون گیر میده و شما چون جشن برات مهمتره تا نظر شوهرت،  من اگه باشم جاهایی رو که شوهرم خوشش نمیاد حذف میکنم ، اونم متقابلا همین کار رو میکنه مهم شما ۲ نفرید 

اگه اول ازدواجتونه، احتمال داره چند سالی بگذره یه کم بهتر بشه وگرنه همون ادمه، نمونشو خودم دارم، اگر ...

خدارو شکر تو هیچ جشنی از ما خانواده ش نیستن 

من از روز اول تیپم آزاد بود 

شلوار کوتاه ، مانتو جلو باز، بدون روسری همه جا میرم و ...

شوهرم اینجور راضیه و کاری نداره ، خانواده شم هیچی نمیگن چون شوهرم راضیه 

اما واسه جشنها نه تنها واسه پوشش اذیت می‌کنه 

بلکه همیشه از جشنهای ما ناراضیه، هیچوقت خوشحال نیست 

حالا تو جشنهای خودشون ، آنقدر می‌رقصه که باید بهش بگی بشین 

مشکل من تنها لباس پوشیدن نیست  مشکل اینه که تو جشنهای ما انگار پدرشو کشتن  مشکل اینه که ...

😂😂چس کلاس میزاره ..ی دختری هم بود آشناهای ما

رفت آمد داشتیم ..این هی میخواست بگه شما بی کلاسین ما با کلاسیم ..بعد جالبه وضعیت زندگی افتضاح .

کلن همیشه اینجوره بعضیا اعتماد بنفس کاذب دارن که خودشون بکشن بالا 

مشکل من تنها لباس پوشیدن نیست  مشکل اینه که تو جشنهای ما انگار پدرشو کشتن  مشکل اینه که ...

چون ب فرهنگ خانوادش نمیخورن این جشن‌ها اوقاتش تلخ میشه. 

 کلا سازش یه  مذهبی و یه آزاد سخته.. چیزی ک ترو خوشحال میکنه اونو ناراحت میکنه و برعکس. 

 چیزی ک از لحاظ تو قشنگه... از لحاظ اون زشته... 

  


 

 زخمی ب قلبمه ، ک خدا هم بغلم کنه ، خوب نمیشه، (۱۴۰۳/۱/۲۹)  خدایا اشتباه کردم ... بغلم کن  آروم شم.....
بهش گفتم تو جشنهای شما پوشیده می‌پوشم ، قبول کرد  خیلی ادعا روشن فکری می‌کنه و بهش میگن تو بد ...

اینا که میگی دقیقا اااا شوهر منه. دلم خون شده بعد از چند سال شدم یه افسرده با همه هم قطع رابطه کردم هنوز دست بردار نیست

خدارو شکر تو هیچ جشنی از ما خانواده ش نیستن  من از روز اول تیپم آزاد بود  شلوار کوتاه ، ...

در اصل زورش میاد. فکر کنم احساس کمبود و حقارنشون رو اینجوری بروز میدن شوهر منم دقیقا همینطوریه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز