مادر شوهر منم همینه هر جا میخوام برم اونم میخواد بیاد
هر چی تو خونم میبینه یا حسودی میکنه یه ایراد و عیب ازش میگیره یا میره عین اون وسیله رو میخره
جرات ندارم بگم رفتیم فلان جا چون اینم فوری میگه دفعه بعد ما هم میایم
لباسم که میخرم همینه با اینکه خودش هر روز در حال خرید لباس هست