باید همون موقع که اومدی خونه خودت رو میزدی به مریضی
وانمود میکردی حالت بد شده سرت گیج رفته رفته بودی بری قرصی چیزی بگیری حالت بد شده همسایتون هم دیدتون رسوندتون خونه
الانم دیر نیست میتونی دروغ بگی
بگی مثلا وسط حرفا راستی دیروز خیلی حالم بد شد مامان باید برم آزمایش بدم سرم بشدت گیج رفت اینقدر ترسیدم فکر کردم سکته ای چیزی کردم رفتم قرص بگیرم سریع وسط راه حالم بد شد خدا خیر بده همسایه رو رسوندم خونه عادی بگو
یا اینکه خودت بزن یکدفعه به حال بدی بزن تو سر خودت غش کن زیر چشمات رو سرخ کن لبت رو کرم بزن سفید شه بترسن بعدش بگو آره دیروزم همینجور شدم رفتم مسکن گرفتم وسط راه حالم بد شد فلان همون قضیه که گفتم تعریف کن تنها راه همینه باز حرف میشنوی ولی چند روز به ننه مت غریبم بازی ادامه بده
مطمئن باش خالت میگه قبل اینکه بگه تو بگو