دیروز دعوا کردیم و منو زد (اونم به خاطر مادرش)و بعد مجبوری با خانواده اش رفتیم بیرون ... شوهرم رفت بنزین بزنه به مامانش گفتم ناراحت نشین ولی انقدر منو اذیت می‌کنه از جوونیش خیری نمی‌بینه ... بعد مامانش یه حرفی زد سکوت کردم هنوز به شوهرم نگفتم نمی‌دونم حرفمو باور می‌کنه یا نه
چی گفت
گفت انشاالله همین فردا بمیره هم تو راحت شی هم من😐🙁🙁🙁🙁 گفتم من که مرگشو نخواستم😟
چی گفت؟
خیلییییییییی اشتباه کردی ب مادرشوهرت گفتی
مشکلات بینتون رو ب خونواده شوهرت نباید بگی اصلا
چیزی نگو گلم بهش شما هم نباید دعوا و بحث بین تون به خانواده ها منتقل میکردین
چرا وقتی دعوا میکنید با همسرتون یه کاری میکنید که خانواده ش بفهمن؟
اصلا فکر نکن که ممکنه برات دلسوزی کنن
میگفتی تورو که میذاره روسرش تو چرا راحت شی !!!
البته فک کنم راحت شدنش از شر غر زدنای تو باشه
سه تا پسر داره ولی همه کاراشو شوهر من می‌کنه همهههههه کاراشو... آخرشم اون دوتایی دیگه عزیزن
وقتی میگی خیری نمی‌بینه مادره ناراحت میشه از سوز دلش گفته این حرفو ..خودت میری در دهن بدبختو باز می‌کنی بعد میخوای بری به شوهرت بگی که چی گفته
خب الان طرف تو رو گرفته ناراحتی
طرف اونم می‌گرفت بازم ناراحت میشدی
معلومه ک نگو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
