2733
2734
عنوان

حس میکنم مادرم مشکل روانی داره

846 بازدید | 63 پست

هر وقت کسی خواستگاری من یا خواهرم میاد یجوری رفتار میکنه انگار ازون خواستگاری کردن مصلا میگه منو ببرین بیرون تابم بدین کارامو انجام بدین یا حساس میشه که طرف دوس دختر داره یا نداره یا میره یجورایی اویزدن میشه هر روز زنگ میزنه بهشون اگر هم تحویل نگیرن دشمن میشه یه چیز دیگه من کنکور میتونستم پیراپزشکی برم ولی از حسودی نذاشت برم یا اینکه وقتی هم میخوام برم کلاس هنری یا باشگاه میگه برا چیت هست بری مدام منو چک میکنه بیرون برم یا تو گوشیم نگاه کنم چک میکنه با تلفن حرف بزنم فالگوش می ایسته حتی بدش میاد غذا بخورم ی زمان روم اینقد فشار روانی آورد من کم اشتها شدم میگه غذا خوردن برا چیت هست نخور و اگه بخورم ناراحت و عصبانی میشه آیا این که مشکل روانی داره و هر روز منو شکنجه روانی میکنه راهی جز فرار برام مونده؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

این هایی که تعریف کردی اگر واقعیت داشته باشد، بله عقده ای هست 

پاش مشکل دار شده من دو ماه نگهش داشتم عدالت تو دهنش میذاشتم دستم نمک نداشت همیشه تو مردم بدگویی منو میکنه من کار می‌کردم بش پول میدادم وقتی خونواده بابام خواستن طلاقش بگیرن تو کارهای حقوقی کمکش کردم از حقش دفاع کنه طلاق نگیره بعد دو تا مغازه داریم یکیش رو نمیده من توش کار کنم خیلی عقده ای و بدخواه هست به من میگه از خونه برو بیرون اتاقت مال من بشه میگه برو ی شهر دیگه 

من یدونه ازاین مادرهادارم که به شوهرم گفته اگه خون دخترموبریزی وبکشی دیه ازت نمیگیرم انقدرماومدتوزندگیم ورفت جلوشوهرم به من میگفت اگه شوهرت طلاقت بده دختر واسه این فراوونه هیچکس تورونمیگیره،انقدررودادبه شوهرم که شوهرم رفت سرمن زن گرفت به شوهرم میگفت چراواسش طلامیخریذلیاقت نداره

من هميشه اينطور مواقع ب صحبت كاربر اكتفا نميكنم چون تجربه نشون داده گاهي اوقات خود كاربر دچار بدبيني هست و ماجرا رو بد و منفي بازگو ميكنه تيكه هاي منفي و با برداشت شخصي خودش

قبلا طرف كاربر ميگرفتم تا اينكه با مشكلي ب اسم خطاي شناختي اشنا شدم و فهميدم بعضي افراد خودشون اشتباه برداشت ميكنن 


ایشون بیمارن و باید درمان بشن وگرنه مادرا همه چیزای خوب رو واسه دختراشون میخوان

مادر من فقط ازم سواستفاده کرد یه سواستفاده خیلی بدی کرد هیچوقت نمیتونم ازش چیزی بگم چون احساس حقارت میکنم فقط میدونم هر وقت ازش دور شدم حالم خوب بود هر وقت هم نزدیک من بیمار روحی شدم متاسفانه خواهرم شبیه مادرم عقده ای هست وقتی ازدواج کرد شوهرش پای مادرمو شکوند بازم به زندگیش ادامه داد تا پسره انداختش بیرون حالم بهم میخوره از خونواده چندشی که دارم میدونم که فقط پدرمو از دنیا دارم ولی خستم حالا که خواهرم برگشته مدام به من توهین میکنه تهمت میزنه فحاشی میکنه و دوتاشون با هم تبدیل به فاجعه شدن

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687