بچه ها من ۳ سال و۳ ماه۵ روزه تو دوران عقدم
شوهرم با پول وام ازدواجمون ومقدار سرمایه ای که داشت زد توکسب وکار،
البته مقداریشو که جهازی به عهده اشم بود با طلا برای من خرید
اون کسب وکاره نگرفت وضرر کرد شوهرم مقداری پول داد برای پروانه ی کارش که عموش براش درست کنه عموشم پولشو کشید بالا وبهش نداد
الان درآمد خاصی نداره،دهنیتشم اینه من مستقل خودمم وکارفرما نمیخوام ،زیردست کسی کار نمیکنم،من نه تفریح دارم،الان،نه چیز خاصی میخرم،تو خونه ی بابامم هستم
نه خونه داریم نه ماشین
الان شوهرم مونده با پول اقساط وبدهی ها
هیچ حمایتی هم نداره
درحال حاضر هم کارگاه زده وتا کارش بگیره طول میکشه
شوهرم پیش پدرش هم کار فصلی انجام میده ولی باباش حقوقی بهش نمیده اگرم بده به زور اونم با ۳،۴ ماه تاخیر که همونم همه شو نمیده
و اقساط ما رو هم تلنبار میشه وجریمه هم میاد روش
من چند وقت پیش گله ی شوهرمو پیش خواهرشوهرم کردم بنده خدا عین خواهرمه اونم بهم حق داد گفت برم با پدر شوهرم جدی صحبت کنم
خلاصه اینم ازاین
وظاهرا گویا خواهر شوهرم بنده خداخودشم با پدرش صحبت کرده بود
متن طولانی شد الادوباره سریع تایپ میکنم وکاری به این ندارم که بازدیدم بره وبخوام ۳ ۴ صفحه بگذره بیامچیکه چیکه بگم وبرم وقت شما ها رو بگیرم
صرفا چون دلم گرفته ونمیتونم با کسی صحبت کنم میخوام به یه نفر که نمیشناستم حرف بزنم وسبک شم
