2752
2734

من یه دختر مجرد 34 سالم که دوتا خواهر کوچیک تر از خودم و به برادر بزرگ تر از خودم دارم که یه خواهر و برادرم ازدواج کردن و پدرم یه سالونیم پیش فوت کرده، پدرم قبل فوتش بخاطر اینکه داداشم بتونه وام بگیره خونه مون رو به اسم داداشم کرده، داداشم خودش پول خرید یه خونه رو داره، گه گداری داداشم میگه خونه پدریو بفروشیم و دوطبقه بگیریم البته که من مخالفت کردم و اون دیگه کاری نداشت و دنبال خونه جدا بود، حالا همه بهم میگن بزار داداشت دو طبقه بگیره یه طبقه شما یه طبقه خودشو زنش فردا تو ازدواج کنی مامانت تنها نمی مونه اما من ترسم از اخلاق زن داداشمه کلا آدم سازگاری نیست و اگه دو طبقه بگیریم مطمئنا واحد بهتر و حیاط دارو بر میداره، و البته اینم بگم آدمیه که سر کوچیک ترین چیز قهر می‌کنه میترسم نزدیک شیم به هم هم ما اذیت شیم هم اون خودتون که میدونید کلا نزدیکی دردسرایی هم داره، اما ذهنمم مشغول موقع پیری و تنهایی مادرمه،وقتی هم من و هم خواهر کوچکترم ازدواج کنیم خیلی تنها میشه موندیم چیکار کنیم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687